هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

ممد

کاش ممد بودم نبودم که ببینم .

عمیقا وضعیت اورژانس برام غیر قابل تحمله .

بوی توطئه میاد و جا به جایی .

امیدوارم اگر به صلاحمه جا به جام کنن .



ب.ر.ن: 

جک هندزفریم خراب شده :(

ناراحتی

امروز مادرم انقدر بد دلمو شکست که فقط نگاه کردم و هیچی نگفتم انقدر توی شوک رفتم .

مثل همیشه که ناراحتم و میدوئم میرم پیش لویی رفتم پیش لویی بغلش کردم و شروع کردم به صامت گریه کردن !

لویی خیلی پرسید چی شده ؟ اخرش دید جواب نمیدم پرسید  گرسنته ؟ با سر تایید کردم .

شروع کرد به پرسیدن اینکه فلان غذا رو میخوری ؟ میخوای کباب بگیرم ؟ پیتزا دوس داری ؟ 

منم واقعا گرسنم نبود و اخرش به یه چیپس و پنیر ختم شد .

انقدر قشنگ دوسم داره که دلت میخواد همیشه بی دلیل لوس کنی خودتو .


پ.ن:

یادم رفت بگم که اولش صامت گریه نمیکردم :)) اولش تند تند میگفتم لویی کسی منو دوس نداره من هیچکسو ندارم 

اونم تند تند میگفت نه نه من دوست دارم من دوست دارم این حرفو نزن

تب

بهش میگم به خاطر چی اومدی ؟ 

میگه چون یکم تب داشتم .

کلی ازش سوال پرسیدم و آزمایش رفته براش ، میبینم هیچ مشکلی نداره .

فقط یکم تب داره .

:|||| 

قشنگ معلومه خونه حوصلش سر رفته گفته یه سر برم اورژانس بیام :/ 

تو رو به جدتون قسم وقتی بودجتون به سفر نمیخوره یا کولرتون خرابه نیاید اورژانس :/ اون تختا برای مریضای قلبی ضروری تره :/ 

داشتم رژ لب قرمز جیغ میزدم لویی کنارم بود .

یه نگاه کرد به من بعد گفت خاک بر سر من خاک .

پرسیدم چرا ؟! گفت همینجوری گفتم .

ولی فک کنم طعنه های خاک بر سری بودخوشم نیومد :/

لعنت بهت

اصن هر موقع این کراش بالای چهل سال لعنتیمو میبینم حالم خراب میشه .

یه حس نرسیدن ، یه ناموفقی ، یه کصافت مزخرف چرا تو مال من نیستی خاصی دارم .

نگاه

داشتم با لویی شرح این چند وقعه اخیر رو میدادم که گفت میشه یه چیزی بگم ؟

منم خوشحال گفتم اره حتما .

گفت نمیخوام دیگه چیزی راجع به کارت بشنوم ، دیگه حوصلشو ندارم همه ی رابطه ی ما شده اون کار کوفتیت ، تو یه محیت خشک و خالی به من نمیکنی همه ی حرف و زندگیمون شده کارت با این طرز تفکر مسخرت هردومونو عذاب میدی .

ما هیچ ما نگاه :| 


محیط فاسد

زیرابمو زدن و اصلا هیچ ایده ای ندارم باید چطور رفتار کنم !!

نتایج کنکور

نتایج کنکور اومده امشب تباها :/ ببینم چند نفرتون به جامعه پزشکی وارد میشید .

چش و چال حسود کوووووور

عاقا من نمیفهمم این زیراب زنی چیه که همتون تعجیل میکنید درش ؟! 

چیه واقعا ؟! بعضیا یه جوری زیراب میزنن انگار جرشون دادیم پولشو ندادیم !! 

داداچ چشمات نمیتونه ببینه ما رو ؟! خب ببند ! کور شو !

نمیدونم واقعا باید چیکار کنم . عاقا من هرکاری میکنم توی چشمم .

موهامو میذارم بیرون توی چشمم .

ارایش میکنم توی چشمم .

نمیکنم توی چشمم .

خوش اخلاقم توی چشمم .

سگ میشم توی چشمم .

حال میگیرم توی چشمم .

نمیگیرم توی چشمم .

دیگه از این به بعد باید ننه هرکسی که زر میزنه رو بگام :/ 

آزمون استخدامی

شنیدم جمع کثیریتون ازمون استخدامی قبول شدید تباها :))

عامو چند برابر ظرفیت میگیرن ، موقع مصاحبه میندازن .

لذا دل نبندید و برای مصاحبه قوی باشید .


پ.ن:

عامو ف. الف اومده بود درصداشو نشونم داد و با هم کلی حساب و کتاب کردیم و خیلی از درصداش غلط دراومده بود !

مثلا یه درسی رو هشت نه تا درست زده بود سه تا نزده بود درصدش شده بود چهل درصد :/ 

برای دوستاش هم چنین اشتباه مشابهی اتفاق افتاده بود .