هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

نگاه

داشتم با لویی شرح این چند وقعه اخیر رو میدادم که گفت میشه یه چیزی بگم ؟

منم خوشحال گفتم اره حتما .

گفت نمیخوام دیگه چیزی راجع به کارت بشنوم ، دیگه حوصلشو ندارم همه ی رابطه ی ما شده اون کار کوفتیت ، تو یه محیت خشک و خالی به من نمیکنی همه ی حرف و زندگیمون شده کارت با این طرز تفکر مسخرت هردومونو عذاب میدی .

ما هیچ ما نگاه :| 


نظرات 2 + ارسال نظر
تیلوتیلو 1397/05/11 ساعت 12:36


حالا چی میشد گوش میداد؟
درد دل هم نمیشه کرد؟
ای بابا
چقدر همه بی اعصاب مصاب شدن

فک کنم زیاد از حد غر زدم بهش :(

شاداب یا چی 1397/05/11 ساعت 23:54

میدونی تو دقیقن مثل آدمی هستی که من رابطه ی خیلی نزدیکی باهاش داشتم و در کمال احترام همه ی دور و بریاتو درک میکنم...
کاملا منظورم ویژگی های رفتاری هستش و اصلن قصد بی احترامی ندارم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد