هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

سُرمه

اصلا به من نمیاد چشمامو سیاه کنم .

حالا یه بار سُرمه ی یه بنده خدایی رو گرفتم و استفاده کردم و باید بگم واو ! شبیه کولی های کوچه و بازار شدم :| 


پول

ینی هر موقع اس میده پول داری ؟! 

به خودم میگم چی شد که تصمیم گرفتی گوشی بخری ؟ 

ادم عوضی

امشب کراش بالای چهل سالمو برای همیشه گذاشتمش کنار .

از بس بیشعوره .

از نظر من کسی که متاهل و متعهده و به خاطر عشق و حال خودش با خانومای خوشگل لاس میزنه یه اشغاله .

حتی عزیزترین کسم هم باشه از چشمم میفته .

اخه دیوث جواب هیشکیو نمیدی بعد تا میبینی طرف خیلی خوشگله شروع میکنی به care دادن مریضش ؟! 

فک کن چون طرف خوشگل بوده هر بار بهش فلش میداده تا فیلم براش بریزه  ، بعد تا بهش گفتن فلان خانوم هم خیلی فیلم بازه ولی چون عادی بود قیافش و خوشگل نبود اصلا به روی خودش نیاورد :/ 

هدفت چیه اخه ؟! مگه زن و بچه نداری ؟

انقدر پهلو ها و لگنم درد میکنه که هیچی دیگه :( 

این دو روزه که از بس شیفت کاریم فشرده بوده دارم میمیرم .


ب.ر.ن: 

میتی کو ؟! 

میل

خسته ام و با هیچکسم میل سخن نیست 

و من همچنان تشنم

شدیدا تشنمه و آب میخوام و هیچ جا آب نیست :( 


بدترین

بدترین شب زندگیم میشه به دیشب اشاره کرد .

از تخماش دارش بزن

ناموسن یه بار دیگه ببینم چرت و پرت در مورد خیانت پست کردید , میام از پنج زاویه جرتون میدم . ( دو تا سوراخ گوش , دو تا هم که دماغ داره , اون یکی هم که اعم از دختر و پسر همه دارن )

خیانت ربطی به خوشگلی و زشتی نداره که , یهو میبینی طرف شبیه بوزینه س منتها خا*یه مال خوبیه یا میبینی تو همه چی تمومی و از سرش زیادی هستی آآآ اصلا بهش سری ولی خب میره سراغ یه عنتری شبیه خودش .

یا یکی رو میبینی از بدو تولد ج*نده س عاقا ! بِدی نَدی این خیانتشو میکنه کاری به کار کسی نداره .

بیخیال دیگه . 

من دور و اطرافم دوستام بودن که خیانت دیدن , اما میدونید کدومشون برد کردن ؟! اونی که نجنگید و رفت .

یکی از دوستانمون دو تا بچه کوچیک داشت به فاصله سه سال , وقتی فهمید بی معطلی وسایلشو جمع کرد و رفت .

شوهرش هیپر سکچوال بود .

شوهرش کلی منتشو کشید چند ماه هی میرفت در خونشون با باباش حرف میزد و خیلی پیگیرش شد .

بعد از رفتن دوستمون , شوهرش هر کصافت کاری ای که فکر کنی کرد , بعد از کلی دختر بازی , رفت سراغ یه خانومی که مطلقه بود و بچه نداشت باهاش ازدواج کرد و بعد از یکسال دوباره شروع کرد به خیانت کردن ! به قول یکی از بچه ها فک میکرد کل زنای دنیا رو باید بکنه تا سیر شه , بعد رابطه های وحشتناک و پرخطر زیاد داشت , جوری که بعد از یکسال واژن به کلی از بین رفته بود .

زنش هر کاری میتونست کرد هر روز ارایشگاه و دعوا و مچ گیری و عمل زیبایی و فلان و ... . آخرش طلاق گرفت و رفت . 

دوباره افتاد روی دور دختر بازی , انقدر دختر بازی کرد تا با یه دختری دوس شد که بهش نمیداد . 

عاقا دیوانه دختره شده بود , دختره میگفت بیا خواستگاری .

انقدر هدیه های گرون برای دختره میخرید , کلی بهش میرسید .

دختره راضی نمیشد بدون تعهد رابطه داشته باشه .

خلاصه بعد از دو سه سال دختره رو گرفت .

طرف انقدر پولدار بود که مامان دختره و خود دختره تا مقعد آقا رو هم پاک میکردن .

پسره هیپر سکچوال بود دیگه , دختره به کل از بین رفت . از جسم بگیر تا روح و روان .

کلی سوختگی روی بدن و واژن و دفورمیتی واژن جوری که فکر میکردی هفت هشت تا زایمان طبیعی داشته , پارگی مقعد گرید دو و سه و ... .

خیلی طول نکشید فک کنم اینم یکی دو سال شد که رابطشون تموم شد , اونم سر من :)))) 

چوندختره  اومد باهام حرف زد و مشورت کرد و دکتر پزشک قانونی خوب بهش معرفی کردم و رفت و اومد و با من در ارتباط بود که پسره فهمید و شاکی اومد در خونه و کلی حرف زد و گفت شماها باید طرف من باشید و ما با هم یه تیم هستیم و اون جدا از ماست و این حرفا ( این پسر دوست بابام میشد ) عاقو منم گرخیده بودم نکنه منو خفت کنه بکنه :)) همش میگفتم بله چشم :))

دیگه بابام گفت بیخیالش شو و ارتباطم با دختره قطع شد نفهمیدم چی شد ولی پسره تا اون لحظات اخر میرفت منت زن اولشو میکشید .

ینی مثل ملکه شان و شخصیت خودشو حفظ کرد , انقدرم خانوم بود که خدا میدونه .

درسته زندگی ها فرق داره , ولی خیانتکار جماعت ارزش وقت و فکر و نداره . 

همینجوری نوشتم اگه نفهمیدید چی شد بپرسید .


کنترل

رفتارم دست خودم نیست . 

این اذیتم میکنه .


دو تا حبه قند

این نیما فلاح هیچوقت بزرگ نمیشه ، به نظرم از اون پسرهایی که همیشه بچه می مونن .

و به نظرم سحر ولدبیگی یه خانوم بزرگه که هیچوقت همسن نیما نمیشه و همیشه مثل یه مامان براش دلسوزی میکنه .