همونطور که قول داده بودم یاد مزخرف ترین کارای هشت افتادم و اعصابم بهم ریخت و حاضر نیستم یک دقیقه بهش فکر کنم.
لحظات سخت و دردمندی برام بود...جدایی واقعا طاقت فرساس.
طلاق یه واژه‌س اما واقعا شکست و افسردگی بعدش ادم رو به زانو درمیاره.
اگه فک و فامیل و دوست و آشنا گفتن این چه عکسیه گذاشتید پروفایلتون، سخت نگیرید الکی حرص نخورید.
یه لبخند بزنید بره.
اونا هم کونشون بیشتر میسوزه.
یکی از دوستام یه دوس پسر قشنگی پیدا کرده بود، اما دوس پسرش هی استوری میذاشت از کسایی که رفته بودن لینک ناشناسی که گذاشته بود و بهش ابراز علاقه کرده بودن.
دوست منم حرصش گرفت از من خواست برم دایرکت دوست پسرش.
هرچقدر گفتم شونزده سالت نیس نزدیک چهل سالته قبول نکرد.
متاسفانه خیلی بچه‌س و تینیجر رفتار میکنه.
منم متاسفانه قدیمی ترین دوستشم.
من رفتم دایرکتش و حرفای معمولی و دوستانه زدیم باهم، در مورد باشگاه و رژیم غذایی، راستش اصلا دوس نداشتم مثل تینیجر ها برم دوس پسرش رو امتحان کنم! خیلی حرکت زشتیه.
صحبت کردیم کمی و تمام شد.
توی اون مدت که صحبت میکردیم، دوستم هم مرتب بهش پیام میداد.
و دوستم میگفت جواب منو نمیده پیامای منو سین نمیکنه ولی داره با تو صحبت میکنه.
لازم بگم فقط داشتیم راجع به باشگاه صحبت میکردیم!! اونم در دایرکت اینستاگرام.
دیگه تا دو سه روز پیامی رد و بدل نشد.
تا امروز که من عکس پروفایلمو عوض کردم و اومد دایرکت و صحبت کردیم.
خیلی بیشتر شد صحبت هامون و منم به دوستم جهت اینکه بعدا منو متهم نکنه گفتم اومده دایرکتم و اونم گفت اسکرین شات بدم.
(واقعا شرمندم که دارید این حرکات بچه گانه ای که از من سرزده رو میخونید)
براش اسکرین شات فرستادم.
دوستم گفت بلاکش کن، میخوام برینم بهش و بگم که تو دوست من بودی و فرستادم بهش پیام بدی.
منم طبق گفته دوستم بلاکش کردم.
به پسره پیام داد و رید بهش، بلاکش کرد.
چند ساعت بعد گفت آنبلاکش کرده و پیام هاشو پاک کرده و الانم باهاش رفته بیرون.
(درواقع به دوستم زنگ زدم بهش و بهش گفتم کجایی؟گفت بیرونم.گفتم مزاحمت نمیشم.گفت نه میشناسیش جنس مذکره! و احساس میکنم روی اسپیکر بودپسره هم صدای من رو شنید و شناخت.)
من کاری به تخمی بودن ماجرا ندارم کمااینکه قصد رل زدن با پسره رو نداشتم، ولی احساس میکنم دوستم منو جلوی پسره خراب کرده.
به جای اینکه برینه به اون ریده به من!
هدف از کل این قضایا این بود که به پسره بفهمونه خائنه! اما چرا منو خراب میکنی زن حسابی؟!
تو میخواستی برینی به پسره چرا میرینی به من؟!
تا به حال انقدر احساس حماقت نداشتم، نه تنها منو مجبور به چنین کار تینیجر طوری کرد بلکه منو ضایع کرد و رید به من و به رابطش ادامه داد.
نمیدونم حسم اشتباهه یا اینکه شما هم با من هم نظر هستید؟
پ.ن:
دوستان پارتنرتون رو امتحان نکنید. این کار مال رنج دوازده سال تا پونزده ساله.
بخدا زشته. با این کار شما به دوس پسر یا همسر یا هر خری میفهمدنید که من بچم به بلوغ جنسی و اجتماعی نرسیدم و نمیتونم به تو اعتماد کنم و خودمم ادم قابل اعتمادی نیستم بلکه شکاکم هستم.
حتی اگر چتی پیدا کردید که همسرتون یا پارتنرتون با جنس مخالفش صحبت کرده بود به محتوا توجه کنید.
اگر جنسی بود که اختیار دارید.
اگر دوستانه بود بحث خاصی نبود همینجوری معاشرت کرده بود بخدا موضوعی نیس خشتکشو بکشید سرش.
نمیدونم حس مزخرفی دارم که قاطی این بچه بازیا شدم.
راستی...مرسی از کامنتای قشنگ قشنگتون برای پست قبل :* ماچ به لپتون
به این قسمت از ماه نزدیک میشیم دوستان و باید بگم پی ام اس گاییده !
مرسی که من رو میخونید مرسی که منو دنبال میکنید مرسی که کامنت میذارید ببخشید که بی حوصلم ببخشیدکه اعصابم بگاس و میام اینجا چسناله میکنم از این به بعد برنامه همینه و قراره حسابی انویینگ شم و برم رو مغزتون.
سریال تهران که اسرائیل ساخته چقدر خوب دراورده.
ببینید کی جمعه نشسته سرگذشت ندیمه رو دو فصل پشت سر هم دیده و اعصابش ریدمانه!
انگار چهل سال زندگی زنان ایران جلوی چشمام بود!
اه اه اه
چطور انقدر خوب ساختنش
امروز انقدر فهمیدم تنهام دلم شکست...
فهمیدم هیچکس پشتم نیست...
شدم همون دختر بچه ای که موقع ناراحتی میدویید میرفت پشت در اتاق اروم و بی صدا گریه میکرد هیچوقتم کسی نمیفهمید...من از بچگی هم بدبخت و تنها بودم!
من امروز فهمیدم تنها تر و غریب تر از چیزی هستم که فکر میکنم.کسی رو ندارم و عملا روی هر کسی حساب باز میکردم متوجه شدم کسی پشتم نیست.
من هیچکس رو ندارم...من امشب فهمیدم چقدر غریبم.
من همون دختریم که به خاطر شباهتم به پدرم, مادرم دق و دلیشو سرم خالی میکرد.
من همونم که هرچقدر بهم ظلم شد نتونستم حرف بزنم و دهن باز کنم...فقط پدیرفتم و دم نزدم!
من همونیم که فقط خودمو داشتم که دلداریم بده... .
انقدر دلم برای خودم سوخت که خودمو بغل کردم بردم یه گوشه بازم دلداری دادم به خودم...هرچقدر اومدم به خودم بگم چیزی نیست بابا سر موضوع به این کوچیکی که ناراحت نمیشن! نتونستم.دیدم موضوع کوچیکی نیست کسی رو نداشتن...تنها بودن...بی کس بودن...پشت و پناه نداشتن... .
من امشب به پهنای صورت برای خودم اشک ریختم...برای تنهاییم...برای بی کسیم...برای مظلومیتم.
خیلی سخته کسی رو نداشتن... .
خیلی سخته خودت نبودن... .
گدروندن و دم نزدن.
اصلا حالم خوب نیس، تو حلق کسی هم نبودم کرونا مرونا گرفته باشم -_-
چیزی که چند روز پیش کنار اغداشلو بولد شد شخصی متعرض به اسم نیما رسول زاده بود.
نیما رسول زاده دوست جون جونی برادران محمدی بوده و جلوی چشم کسی دختری رو هم حامله میکرده دختر رو اخراج میکردن.
کارمندانی که به اصطلاح زیردست ایشون بودن به نحوی تعرض رو تجربه کردن و در صورت شکایت به مدیر منابع انسانی از رسول زاده حمایت شده و دختر رو اخراج میکردن.
بقیه وضع رو میبینن به خاطر کار و درامد اعتراضی نمیکردن.
جمله ی تلخ یکی از کارکنان این بود که وقتی میدونست شب زنش خونه نیست به همه پیشنهاد میداده که شب برن پیشش و باید جوری رییس رو میپیچوندی که متوجه نشه.
فرشته کسرایی برای پوشوندن قضیه اومده خیلی چرت و پرت گفته جوری که همه خندیدن بهش :)) مثل اینکه یه قسمت هم گفته من اولویتم حفظ کرامت انسانی کارکنان بوده :))
و از قرار معلوم نیما رسول زاده خیلی از فرشته جون راضی بوده.
حالا موجی راه افتاده به اسم تحریم دیجی کالا! تحریم دیجی کالا کردنتون هم مثل تحریم تپسی و اسنپتون می مونه!!!! کیو مسخره کردید :))) وقتی میدونید خودتون پایبندش نیستید زر نزنید خب.
پ.ن:
خدا رو شکر با راه افتادن این ژانر متوجه شدیم کون خیلی ها گوهیه و زن در ایران = وسیله ای برای ارضا لذات شهوانی و جسمانی, کردن, وسیله ای برای فرو بردن چیزمان درش, کالایی دست سوم, کلفتی کردن برایمان, handmade, کالای جنسی
خب بعد از این که در مورد کیوان امامی یه نفر تجربه ی خودش رو عنوان کرد بقیه هم جرئت پیدا کردن و شروع کردن به تجربه های مشابه خودشون رو گفتن.
موج بعدی که شروع شد در مورد پیرمرد گوگولی طوری بود که هنرمند بزرگ و مردمی بود انقدر مردمی که بچه ها رو میکرد.
آیدین اغداشلو تمام این اتهامات رو رد کرد اما شاکیان زیادی داره که اظهارات مشابهی دارن.
روایت های وحشتناک کودکی خودشون رو تعریف میکنن.
اکثرشون میگن ما رو جوجه صدا میزد و یکی یکی و تنها میکشوند توی اتاق و تعرض میکرد.
جالب اینجاس دختر آیدین اغداشلو دفاعیات خنده داری از پدرش داشته و صد در صد قابل درکه که نمیاد بگه پدر من پدوفیله !
خوشبختانه کیوان امامی چون پخ خاصی نبود دستگیر شد ولی اغداشلو همچنان کیرشو میچرخونه و به کون کسی هم نیست.
جالب ترین دفاعیه ی بچه هاش این بوده که پدرم ننه باباش اصیلن :))
چند تا از ایمیل های اغداشلو رو میتونید ببینید.