هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

ولم تایم

اولین سالیه که تنها بودن در ۱۴ فوریه اذیتم کرد...

دوستون دارم

دلم برای تراویس تنگ شده. خیلی زیاد.

نمیدونم بار اخری که توی تلگرام حرف زدیم چی گفت ناراحت شدم.

وقتی دلم تنگ میشه براتون مثه کسخلا میرم کامنت هایی که برام گذاشتید رو میخونم، انقدر میخونم و میخونم تا میرسم به کسایی که قبلا میخوندن و دیگه نیستن. نمیدونم حالشون خوبه؟ رعایت میکنن؟ کرونا نگرفتن؟ عزیزانشون رو از دست ندادن؟ غم دار نشدن؟ رشته ی محبت و علاقمند شدن من به آدما از طریق همین ارتباط های کوچیک و رشته های نازکه.

شاید منو دیگه یادشون نیاد.


دوری

دیدی با خودت فکر میکنی در بطن ماجرایی و وسط وسط قضیه هستی و یهو یه چیزی میگه که میفهمی الکی به زور میخواستی خودتو جا کنی وسط قضیه در حالی که اصلا پرتی، انقدر دووووری از چیزی که فکر میکردی 

بگاترینیم...

اخ که من میمیرم برای بوی تنش، بوی ادکلنش،  پر میشم ازش  . کاش رابطه جدی نداشت 

گوه

گوه تو این زندگی گوه تو این قسمت گوه تو این عشق گوه تو هورمون گوه تو پریود 

لعنت به تو لعنت به این زندگی

خائن با لاس دوزاری

پسره میخواد لاس بزنه انقدر مصنوعی لاس میزنه که ریده.

کاملا مشخصه الکی میگه و داره میبافه واسه خودش.

منم هربار میبینم بهش :)) 

من همیشه دیر میرسم

با پسری اشنا شدم و چند صباحی رو گذروندیم و رل داشت.

با این حال با هم بودیم تا اینکه متوجه شدم من آدم دوم رابطه نیستم و نمیتونم شیر کنم کسی که دارم رو.

گفتم نمیتونم 

گفت تو یه سال دیر اومدی

من همیشه دیر میرسم

.

بی همگان بسر شود

بی تو بسر نمی شود.

حالا شایدم شد چمیدونم.

اکسیژن نیست

آب کرفس واقعا اشغاله.

بچه ها من چند روزه عصبیم حالم خوب نیس و در عین حال تلاش میکنم خوب باشم.

نمیدونم شنیدید انسولین نیست یا نه، اما انسولین قلمی انواع مختلف پیدا نمیشه توی داروخانه ها و همزمان خبر صد و خورده ای کامیون کالای داروخانه ای قاچاق که فرستادن به کشور های دوست و همسایه پخش شد.

حالا بین بیمارای کرونایی که پذیرش میشن، بیمارانسولینی هم میارن با افت قند.

ازش میپرسم انسولین نزدی میگه نه، شب شام نخوردم که انسولین نزنم.قندمو گرفتم دویست و بیست بود گفتم خب نمیزنم صبح بیدار شدم قندم چهل بود نفهمیدم چی شد تا الان اینجام.

یا یکی دیگه میگفت هر روز نیم واحد کمتر میزنم که چهار روز بیشتر انسولین داشته باشم.

هممون بیمارای دیابتیک رو دیدیم یا تو خانواده داریم میدونیم شرایطشون چیه و انسولین براشون مثل اکسیژن حیاتیه. 

پذیرش کرونا نداریم ولی از بیمارایی که پذیرش میشن تست و سی تی گرفته میشه و گاها تستشون مثبت میشه ریه‌شون درگیری داره، این در حالیه که کنار مریض قلبی و دیابتی و دیالیزی میخوابه و بعد از هفت هشت ساعت جواب تستش میاد.

همین چند ساعت باعث شیوع کرونا میشه.

حالا با نبود انسولین، پذیرش بیمار با افت قند و کتواسیدوز دیابتی بیشتر میشه که ناچار به بستری  و پذیرش کنار بیمار کرونایی میشه.

انگار هر طور شده میخوان بکشنمون.

بار

من اگه میفهمیدم این پسرا از چه دختری خوششون میاد بار خودمو تا الان بسته بودم :))