ینی میخوام بگم ماهی راست میگه ، این فرق داره !
با کلی نذر و نیاز زنگ زدم به هشت ، گریم گرفته بود ، هرچی که دلم میخواست بگم و نتونستم و بهش گفتم .
هیچی نگفت ، فقط گفت شب میاد دنبالم .
(همینجوری زارت زنگ نزدم اونم بگه باشه ، قبلش کلی پدر و مادرم صحبت کردن)
من هیچوقت عاقبت بخیر نمیشم ، چون خیلی پدر و مادرمو اذیت کردم .
تو روشون وایسادم ... .
ب.ر.ن:
نه هشت نیومد .
گفتم که حتما کسی پیشش بوده .
وای بچه ها نمیدونم چیکار کنم ، منظورش چی بود اخه ؟ الان سکته میکنم با این حجم از استرس . نکنه شب میخواد بیاد داد و قال کنه ؟!
به مامانم گفتم که اینجوری گفته ، خیلی خوشحال شد ! بهم توصیه کرد خونه رو جمع کنم .
من نمیدونم چیکار کنم . ینی چی این حرفش اخه .
احتمال میدم پیش دوستاش بوده اینجوری گفته .
شایدم هنوز دفترشه .
ای بابا من با این حجم از استرس میمیرم که
زنگ زدم بهش گریم گرفته بود بهش گفتم چرا داری اذیتم میکنی ؟ چرا داری با آینده ی شغلیم بازی میکنی ؟
گفت شب میام خونه خداحافظ .
قطع کرد :|
ینی چی شب میام خونه ؟! میخواد بیاد اینجا ینی ؟ کسی پیشش بود اینو گفت ؟
عامو اینکه میاید کامنت میذارید کمک میکنید برای طلاق خیلی خوبه ازتون ممنونم ، ولی این حجم از طلاق ناراحت کنندس .
واقعا ناراحت میشم میگید "موقعی که میخواستم طلاق بگیرم" با خودم فک میکنم وای نه ینی تو شرایط من بوده ؟ خیلی طول کشیده باهاش کنار بیاد ؟ الان زندگیش چطوره ؟ خلاصه خیلی ناراحت میشم . چه خبرتونه عامو انقدر طلاق میگیرید ؟!
از رفتن برق متنفرم .
دو روزی بود به یکی از دوستام پیام میدادم زنگ میزدم ، دیدم کاملا یکطرفه س ! منم زیاد مایل نیستم مزاحم کسی بشم بیخیال شدم .
ادمی نیستم که ادا در بیارم ، چه خوب چه بد اگر از کسی خوشم نیاد کات میکنم روابطمو .
اگرم خوشم بیاد که ادامه میدم .
و اگر ببینم من خوشم میاد و اون نه ، میرم .
حالام نمیدونم چقدر باید اینجا منتظر باشم تا نوبتم بشه .
یه قوطی کوچیک شارکول خریدم (ذغال فعال) به صورت پودره .
دو بار باهاش ماسک صورت درست کردم ، باید بگم فوق العادس.
از این ماسک های اماده ی مسخره که به اسم "بلک ماسک" میفروشن چیزی ندیدم .
برای دندون هامم استفاده کردم ، تاثیر خاصی ندیدم .
تازه باعث زحمت هم شد ! ذراتش رفته لای دندونام .
دوستم میگفت چرا با یکی دوست نمیشی ؟! خدایا یه مشت ابله دور من جمع کردی .
دچار یه کمردرد شدم :( به نظر خودم خیلی زوده :(
رفتم خونه مادربزرگم و دیدمش . حالشون خوب بود ، خدا رو شکر .
دلم براش تنگ میشه همش :( خدا نگهش داره :*
هرکاری میکنم ریزش موهام درست نمیشه ، با اینکه موهامو کوتاه کردم هنوز این ریزش ادامه داره .
راستش از کوتاه کردن موهام خیلی راضیم به خصوص اینکه چند نفر همینجا تشویقم کردن :))
شستشوش به شدت راحت و دلپذیر شده به به :) موقع خواب همیشه دستمو میبردم پشت سرم و کلیپسمو باز میکردم ، الان دست میزنم میبینم چیزی نیس انقدر خوشحال میشم :))))
یه فیلم ترسناک قدیمی دان کردم ، خود لپتاپم گرخیده :))
انقدر لوکیشنم عوض شده توییتر اکانتمو لاک کرده :(
حالا سال به سال نمیرفتما چند وقته بهش گیر دادم اونم به خاطر برجام و اتفاقاتش بود .
طنزپردازای خیلی پرمغز و باحالی داره . فوق العاده عالی مینویسن .
نویسنده های طنز هم ازشون ایده میگیرن !!!