هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

دوراهی

خیلی حس بدیه وقتی فکر میکنی یکی بهت علاقه داره و طبق اون فکر و احساس جلو میری .

وقتی جلو میری و شروع میکنی به دوس داشتنش ، فکر کردن بهش ، نخ دادن بهش ، کم کم دل میبندی بهش ، عاشقش میشی و شبانه روز رفتارش فکرتو مشغول میکنه . 

بعدیه دفعه میبینی عاشقش شدی و خبری از اون نیس.

میبینی تمام اون رفتارایی که فکر میکردی ممکنه عشق باشه یه سوء تفاهم ساده بوده .یه نشونه ای که تو جدیش گرفتی.

همه چیز خراب میشه رو سرت، سقف آسمون محکم میخوره تو کلت، از فردا برمیگردی به همون فاز افسردگی خودت. به همون زندگی نکبت باری که داشتی.


ریدی داداچ آبم قطعه !

انقدر حالم بده و آشفتم نمیدونم چیکار کنم .

همیشه کارم مسخره کردن آتئیستا بود ولی از هر طرف نگاه میکنم میبینم راست میگن . خدایی نیست. هی میگردی کار میسپری دستش میای میبینی ریده :/

ای بابا اگه خدا بودن اینه بشینی یه گوشه اوضاع رو تماشا کنی که منم میتونم خدا باشم ! نصف جهان خدان که ! ریدی که با این خدا بودنت .

وقتی مغزش کار میکنه

‏می‌گه: «بعضیا رو باید گرفت شلوارشونو کشید پایین اونجاشونو نگاه کرد چی دارن که اینقدر شوهراشون بهشون می‌رسن! »

میگم شاید باهوشه .

ای‌کس شر

هیچ حس خوبی بالاتر از این نیست که ببینی دلدارش اصلا خوشگلتر از تو نیست .

البته به عنوان دلداری میتونی به خودت بدی وگرنه همین که با یکی دیگس خودش حس کسشریه .

جنگله

امروز فقط سه تا تخت قلبی خالی داشتم و نمیخواستم کیس عفونی و داخلی بخوابونم . 

یه خانم حدود چهل و پنج ساله اومد و دخترش کیس داخلی بود و گفتم برو درمانگاه دکتر داخلی هستش .

متاسفانه دکتر داخلی خنگولمون کشیک درمانگاه بود و هر ننه قمری رو میخوابوند .

این دختر رو هم بستری کرد . اومد گفت بستری نوشته گفتم تخت نیس قبول نکرد و گفتم برو از مسئول پرستار بپرس .

رفت اون طرف و داد و بیداد که این تختا حالین .

دیدم سر و صداش تمومی ندارن رفتم بهش گفتم خانوم این مال مریضای قلبی و مریضایی که سکته کردن بدحالن مال اوناس 

برگشته میگه "نه ایشالا که نمیاد مریض منم بدحاله خوب نیس نفس تنگی داره" !!!

یعنی حاضر بود یه نفر تلف بشه ولی دخترش بستری بشه !

بهش گفتم اصلا اینا هیچی تو حاضری جای سکته ی قلبی رو بگیری ؟! میگفت ایشالا که قلبی نمیاد .

عصبانی بودم ، بهش گفتم بشین تا تخت خالی بشه .

گفت من میشینم پنج ساعتم بشه میشینم .

اورژانس هم بهش تخت نداد و مجبور شد بره اوردر مستقیم بستری بخش رو بگیره .

همه ی ما همینیم . خودخواه و حریص و طمعکار ! حاضریم یکی آسیب ببینه اصلا بمیره ولی جای اون روی تخت اورژانس بخوابیم ، استخدام بشیم ، مقام بگیریم ، به جایی که لیاقتشو نداریم برسیم ، همه رو له کنیم و ازشون بالا بریم .

چرا ؟! چون همه چی از ریشه خرابه . از اون بالادستی ها بگیر تا این پایین پایینا همه دنبال منافع خودشونن .

کسی حقوق بقیه رو رعایت نمیکنه اینجا قانون جنگله بخور تا خورده نشی .

کاندون

واااااای :)) ببین ببین میخوام یه روش جلوگیری بهتون یاد بدم که ردخور نداره :))

یکی ازمریضای همیشگیمون هر وقت میومد بیمارستان یه بچه همراش بود یکی بغلش بود یکیم حامله بود , هربار هم که میومد یکی به تعدادشون اضافه شده بود .

اهل کشور دوست همسایه بودن و سواد درست حسابی ای نداشت . همسرشم که کارگر بود و ساکن روستا بودن .

یه بار بهش گفتم خانم فلانی چه خبرههههه ؟! جلوگیری نمیکنید ؟!

گفت چرا خانه ی بهداشت میریم بهمون کاندون داده .

گفتم خب استفاده میکنی ؟! گفت اره ولی بازم حامله میشم .

عاقا ما هی دنبال دلیل بودیم هی فک کردیم این چرا حامله میشه ؟! بهش گفتم شاید کاندوماتون سوراخه بابا :)) 

گفت مگه چی میشه سوراخ باشه ؟ 

گفتم اره دیگه میریزه بیرون .

هی گفت چی میریزه بیرون ؟ و متوجه نمیشد تا اخر مجبور شدم بهش بگم عاقاجان آب حاج عاقا میپاشه بیرون :)) حامله میشی و اینا بازم متوجه نشد پرسیدم شما چطوری استفاده میکنی ؟

فک میکنیییید چی گفتتت :))))))

گفت میجوشونیم ابشو میخوریم :)))))))))))

منو نمیشد جمع کرد :)) ینی جلوی خودمو نمیگرفتم شاش کل اتاقو میگرفت :))

گفتم نهههه اینو باید بکشی به چیز حاج عاقااااا :))


پ.ن:

به خاطر حجب و حیا شرم یا هر چیز دیگه ای از کارتون نزنید . شما خانه ی بهداشت کار میکنی وظیفته هر چیزی که به مراجعت میدی در موردش توضیح واضح و کامل و در حد فهمشون بدی .

قشنگ تر از پریا

دیروز جیم جیم دوستم (اگه یادتون باشه) ، زنگ زد . گفت حالش خوبه و با همون یار قشنگ فر فریش مونده و اوضاعشون خوبه و کلی حال خوب دارن .

گفت عصر برم پیشش دو تا چای دبش بزنیم بر بدن .

گفتم نمیتونم .

زر زدم . میتونستم اما نرفتم . نمیدونم چرا اینجوریم . وقتی راهم جدا میشه دیگه دلم نمیخواد با ادمای قبلی باشم .

نه خبر از نادیا دارم و نه از بچه های دیگه .

جیم جیم قشنگم یه دوست خیلی خوب بود . بذارم همونجوری تو ذهنم بمونه .

خاموش بخوان

نمیخواید روشن بشید خاموشای وب ؟ 

دندون

دندون پزشکی یه چیز دردناک و بیخوده :((

استرس

استرسی منو گرفته که اصلا نمیدونم منشاش چیه .