هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

کاندون

واااااای :)) ببین ببین میخوام یه روش جلوگیری بهتون یاد بدم که ردخور نداره :))

یکی ازمریضای همیشگیمون هر وقت میومد بیمارستان یه بچه همراش بود یکی بغلش بود یکیم حامله بود , هربار هم که میومد یکی به تعدادشون اضافه شده بود .

اهل کشور دوست همسایه بودن و سواد درست حسابی ای نداشت . همسرشم که کارگر بود و ساکن روستا بودن .

یه بار بهش گفتم خانم فلانی چه خبرههههه ؟! جلوگیری نمیکنید ؟!

گفت چرا خانه ی بهداشت میریم بهمون کاندون داده .

گفتم خب استفاده میکنی ؟! گفت اره ولی بازم حامله میشم .

عاقا ما هی دنبال دلیل بودیم هی فک کردیم این چرا حامله میشه ؟! بهش گفتم شاید کاندوماتون سوراخه بابا :)) 

گفت مگه چی میشه سوراخ باشه ؟ 

گفتم اره دیگه میریزه بیرون .

هی گفت چی میریزه بیرون ؟ و متوجه نمیشد تا اخر مجبور شدم بهش بگم عاقاجان آب حاج عاقا میپاشه بیرون :)) حامله میشی و اینا بازم متوجه نشد پرسیدم شما چطوری استفاده میکنی ؟

فک میکنیییید چی گفتتت :))))))

گفت میجوشونیم ابشو میخوریم :)))))))))))

منو نمیشد جمع کرد :)) ینی جلوی خودمو نمیگرفتم شاش کل اتاقو میگرفت :))

گفتم نهههه اینو باید بکشی به چیز حاج عاقااااا :))


پ.ن:

به خاطر حجب و حیا شرم یا هر چیز دیگه ای از کارتون نزنید . شما خانه ی بهداشت کار میکنی وظیفته هر چیزی که به مراجعت میدی در موردش توضیح واضح و کامل و در حد فهمشون بدی .

نظرات 12 + ارسال نظر
اعظم 46 1398/02/16 ساعت 22:19


مزه پلاستیک داده

حالا شایدم طعم دار بوده :))

mahee 1398/02/16 ساعت 22:29

دلم سوخت براشون
ینی در این حد نمیدونستن؟؟!!

وقتی اموزشی نیس از کجا بدونه

نل 1398/02/17 ساعت 04:32

حالا چرا میجوشونه؟خوشمزه تر میشده؟
چطچری فکر‌کرده باید بجوشونه؟

اصلا نپرسیدم همون خندیدنمم اشتباه بود :))

امید 1398/02/17 ساعت 10:43

من دو تا جوک در همین زمینه بلدم
یه بار زنه میره دکتر میگه من بچه زیاد دارم چیکار کنم برا جلوگیری دکتر یه کپسول بهش میده میگه موقع نزدیکی بذار دهنه رحم و بعد کار رو اوسا کن (میفهمی که!)
خلاصه چند ماه بعد زنه میاد دکتر با یه شکم بالا اومده میگه دکتر فایده نداشت دکتر با تعجب میگه خیلی عجیبه مگه چطوری استفده میکردی انجام بده ببینم زنه یه کپسول از کیفش در میاره و صدا میزنه رحم رحم ، شوهرش میاد تو میگه رحم اینو بذار دهنت اقای دکتر بیبینه (اسمش شوهرش رحیم بوده)
یه بار یه مرده با هشتا بچه میره دکتر میگه اقای دکتر بیچاره شدم چیکار کنم بچه دار نشم دکتر میگه عزیزم این موضوع که خیلی وقته حل شده از کاندم استفاده کن میگه استفاده کردم اولی درست شد
دکتر : از IUD استفده کن
مرده : استفاده کردم دومی درست شد
دکتر : از قرص استفاده کن
مرده : استفاده کردم سومی درست شد
دکتر : از آمپول استفاده کن
مرده : استفاده کردم چهارمی درست شد
دکتر : از این کپسولها که میکارند تو بازو استفاده کن
مرده : استفاده کردم پنجمی درست شد
دکتر : لوله هاتو ببند
مرده : بستم ششمی درست شد
دکتر : لوله های خانمتو ببند
مرده : بستم هفتمی درست شد
دکتر : دکتره عصابی شد داد زد نکن آقا نکن
مرده : نکردم هشتمی درست شد!!!!!!!!!!

اره شنیده بودم


خیلی دلم براش سوخت
اخه یعنی در این حد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوبه شاخ در نیاوردی از دستش

خیلی بیشتر از این حرف هاس منتها نمی نویسم زیاد

شارمین 1398/02/17 ساعت 17:18 http://behappy.blog.com

آخی... طفلی چه قدر گناه داشته.
واقعا وقتی هیچ آموزشی نیست و فقط عجله می کنن زود شوهرشون/ زنشون بدن چه انتظاری میشه داشت. چقدر ناراحت شدم.

سطح آموزش و فرهنگ فوق العاده پایین باعث شده هیچ فرقی با کشور های همسایه نداشته باشیم و فقط ادعا داشته باشیم ادعا و ادعا ! استان های دیگه رسیدگی نمیشه بهشون وای به حال روستا ها

صحرا 1398/02/17 ساعت 20:13

جدی جلوی مریض خندیدی؟ چقدر خجالت کشیده بنده خدا.کاش به قول خودت یکی پیدا می شد درست آموزش میداد.

اره خندیدم تا تونستم خندمو کنترل کنم !

س 1398/02/17 ساعت 23:14

وای یا خدا
خوب خانمه همون اول ازدواجش از یه دکتری از یه پرستاری که میرفته پیشش می پرسید خوب.
باید صادقانه میگفت من هیچی بلد نیستم کامل حالیم کنید

روستا ها خانه ی بهداشت دارن دکتر هفته ای یه بار به اونجا سر میزنه . و پرسنلشم که بیشتر از یکی دو نفر نیستن یا ماما هستن یا بهیار که خیلی از پروسیجر ها رو انجام نمیدن

تراویس بیکل 1398/02/18 ساعت 07:25

متاسفم واسه ملتی که همه رو چیز رو به لوده بازی و مسخرگی میگیرن

کاش ایرانی ها جز متاسف بودن کاری میکردن

کیهان 1398/02/18 ساعت 11:50 http://mkihan.blogfa.com

درود بر شما
خاطره جالبی بود.
و راسیاتش ما اینجا در خوزستان در این مورد جکی داریم ولی ظاهرن آنجا واقعی بوده.
اگر بخوای جکش. تعریف کنم براتون!
تقرین به جز قسمت آخرش همه اش شبیه همین خاطرذه شماست!
حاج خانم می ره خانه بهدشات کاندوم می گیره و هی حامله می شه!
آخر سر ازش می پرسند مگه استفاده نمی کنی پس چرا ....
می گه والا استفاده می کنم؟
می گن چگونه؟
میگه خانم پرستار رزی که اینها را به من داد طرزکار شو هم گفت! میگن خو چی گفت!
یکیش را از جلد درآورد و کرد انگشتش و گفت اینگونه استفاده کنید.من هم همیشه موقع نزدیکییکی ازاینها را می کنم تو انگشتم!!!
ببخشید اگر بیادبی بود

ملیله 1398/02/21 ساعت 21:32

در اوایل جوانی اون قدیما..یک نفر رو بوسیدیم
و مدتی بعد هورمون های ان شخص بنا به دلایلی به هم ریخت..
و بعد به شوخی گفتیم الان باردار شدی
و ان یک نفر باور کرد..و هر چی گفتیم شوخی بود.باور نمی کرد

خدایا مارو ببخش

جااااان ؟! :))))) مگه بوس هات حاوی گَرده بودن ؟ :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد