هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

چیزم دهنت

میگم هشت اینجوری گفته 

میگه کو*ن لقش زر زده 

میگم نه مطمئنم توجیه اورده که کاراشو با خیال راحت بکنه

میگه به درک چیزم توش اصن 

میگم خب چیکار کنم 

میگه چیزم دهنت باو چیز خر توش اصن خودم میگیرمت بابا کو*ن لق هشت و هفت جد و ابادش 



*دوست مذکور دختر عست :/ اون آپشنا رو هم نمیدونم داره یا نه چون بیشتر از پسرا چیزم چیزم میکنه :/ 


با همه فرق داشت

اون قلبمو برداشت گرفت تو دستاش یادم نمیره چقدر دوسم داشت تمام کاراش مزه ی حرفاش با همه فرق داشت

بد فرم

دماغم شکسته بود حالا عمل کرده جا بندازه نمیدونم چیکار کنه 

خلاصه که خیلی بد شده .

امروز که گچ باز کرد و میخواس چسب بزنه هشت دماغمو دید و گفت  دماغت فوق العاده پهن و زشت شده اگه پس فردا خیانت کردم دلیلشو بدون خودت .

همدم

شما سرد ترین ادم دنیا هم که باشی بالاخره یکی رو میخوای که وقتی تنهایی به یک فنجان بوسی عاشقانه ای چیزی دعوتت کنه .

شایدم اگه نباشه مشکلی توی زندگیت به وجود نیاد ولی قطعا بودن کسی که عاشقت باشه توی زندگی هر کسی لازمه .


*از هشت پرسیده بودید .

روابطمون هرچه که هست به نامزدی نمیخوره . بیشتر شبیه کسایی که سی ساله دارن همو تحمل میکنن .

عذاب

عذاب الهی ینی بینیت گرفته باشه و نتونی فین کنی :))

دوستان

سلام خوبید ؟ خانواده خوبن ؟ 

یه خواهشی داشتم ، هیچ پستی رو به خودتون نگیرید گلم ها .

من قول میدم اگه منظورم شماها بودید بیام وبتون و همونجا تف کنم تو صورتتون :))

مطمئن باشید وقتی میتونید کامنت بذارید و بلاک نکردم یعنی دوستون دارم و شما رو دوستای خودم میدونم و دلم میخواد باشید . پس لطفا بمونید برام :)

ببخشید اگه نمیام وبتون یا کم میام سر تا پام تو گچه و باندپیچی شدس دیگه منم و همین چند تا انگشت بازمانده از حوادث :))

بعضی هاتون وباتون توی کوکی هام مونده اولین حرفو بزنم وبو بالا میاره واسه همین دو سه جا بیشتر نمیتونم برم .

بازم عذر میخوام .


*این پست صرفا توجیهی میباشد و هیچ ارزش دیگری ندارد .

**ماچ پس کله هاتون :* 

تنوع طلبی

یه زمان هایی توی شیطونی هست که طرف هوش و حواسشو تا حد مست کردن از دست میده و حرفا هایی میزنه که بعد از جا اومدن حالش تازه متوجه میشه چی گفته ! 

بعدش تو می مونی و حال خرابت... .

بعدش میفهمی توی ذهن طرفت چی میگذره . تخت خواب و اتاق خوابت مثه جهنم می مونه برات .

هروقت دستتو میگیره و میبره طرف اتاق خوابت احساس میکنی داری میری پای چوبه ی دار بمیری... . 

برای هزارمین بار بمیری ، بمیری ، بمیری ، ... . 

یه چیزایی هس که همه تجربه کردن مثه تجاوز ! وقت هایی که برخلاف میلت مجبورت میکنه ... .



پ.ن:

اولش که نوشتم گفتم ناشناس مینویسم بتونم همه چیزو بریزم بیرون !

بعدش که گذشت دیدم نمیشه ! دوستایی هستن دلم میخواد داشته باشمشون باهاشون بحرفم .


فرهنگی

جشنواره ی فیلم فجر که بود از جلوی سینما فرهنگ رد میشدم کلی دوس پسر دوس دختر فرهیخته ی شیفته ی هنر و فیلم میدیدم و کلی ذوقمرگانه نگاشون میکردم و به دکتر رفتن ادامه میدادم :|||| 

عاقا بلیط ها گرونه ! یه کارمند بخواد با خانوادش بره سینما کلی باید پول بلیط بده و تنقلات سینما و یه شامی هم بیرون بخوره نصف حقوق یه ماهش میره که !

سه شنبه ها ندیدید بلیط نیم بهاس چقدر سینما شلوغه ؟ خب اعتراضی چیزی کنید که ارزون شه .

حالا بیاید برید اسرافیل رو ببینید و کلی برای هم نقد های دلبرانه و تحلیل هایی کنید که آخرش به خونه خالی منتهی شه.

تئاتر هم خوبه ، اونجام بیاید :))

من یکی دو بار تئاتر های نه چندان خوب دیدم که به دعوت دوستام بوده رفتم دیدم و زده شدم . 


اینم یه پست فرهنگی :))

اینستاگرام

کاش اینجا هم مثه اینستا قابلیت هیدن کردن پست ها برای بعضی از دوستان قابل اجرا بود .

وات

نوشته چقدر خوبه ادم یکیو داشته باشه از نوک سر تا پاش ازش تعریف کنه .

ما هیچ ما نگاه ما حسرت :/


*خوشبختی هاتون پایدار