هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

دستگاه گوارش

کی باورش میشه که هشت از غذا خوردن رنج میبره ؟! 

الان ظهر طبق برنامه ی رژیمش ، عدسی خورده و تا الان داره پیچ میخوره !

میگه سنگین شده ، حالش خوب نیس ، شکمش درد میکنه ،... .

تقریبا بعد از هر حبوباتی که استفاده میکنه همینه .

من فکر میکنم مامانش به خاطر گشادی زیادش حبوبات رو از قبل خیس نمیکنه ولی هشت میگه این کارو میکنه .

پس صد در صد اگر خیس هم بکنه آخرش با همون آب حبوبات رو میپزه .

هشت خیلی بیش از حد حساسه روی خوردن مواد غذایی .

یعنی دستگاه گوارشش پدرش دراومده .

دکتر هم خیر نمیرن . 


اس

یه اس توی بلاک باکسم پیدا کردم نوشته بود :

به خاطر همه چی معذرت میخوام ، ببخشید پاشو برگرد سر خونه زندگیت .

یعنی قشنگ مردم براش :)

جنگه مگه ؟!

هشت ویس میفرستاد و منم جواب میدادم . 

کافیه یکی از ویس های هشت رو بذارم اینجا ، فک میکنی داره خط مقدم خدمت میکنه !! وسط جبهه و جنگه .

بعد کافیه من یکی از ویس هامو بذارم اینجا ، انقدر سکوت و آرامش داره .

فقط دم آخری همسایه رو به رویی پسر کوچکشون با پدر و مادرش اومدن توی کوچه و دو تا ترقه ی بی خطر انداخت و پدر و مادرش تشویقش کردن و رفتن :)) 

یه همچین جای مثبتی هستیم :))


آرزوی بد نکنیم

ولی جدی من هرچقدم بدجنس باشم دلم نمیاد برای کسی آرزوی بدبختی کنم .

همون بمیره کافیه :|

میگه هفت من خیلی دارم کوتاه میاما ، داره یه طرفه میشه ، حالا اگه من این کارو کرده بودم شما تا یه ماه منو بلاک میکردی جوابمو نمیدادی .

چیزی نمیگم بوسش میکنم بغلش میکنم (با احتیاط) 

هشت شاکیه...از دست من . میگه چرا من همیشه باید کوتاه بیام و بیام منتتو بکشم ؟! 

راست میگه خیلی لوس شدم ! اصن به اینکه بیاد نازمو بوشه قربون صدقم بره عادت کردم . 


**از علاقه ی زیادمه بهش :))

بدحالی

*خوابم میاد شدیدا :( اما نباید بخوابم .

*زنگ زدم به هشت بیزی بود :( همچنان هم بیزیه :( اسم ما زنا بد در رفته والا اینا بدترن !

به فکر چونه ی خودت باش من هیچی :(

*دوران نامزدی ، دوران معذب شدنه . دوس داری زودتر مستقل شی .

*دیروز هشت یه دادگاه داشت که بهش گفتن خب بیفته اون طرف سال چه ایرادی داره ؟! 

هشت هم ناراحت :( اصن یه وضعی .

*وقت هایی که نیست و من بهانه گیر میشم و باهاش دعوا میکنم واقعا از دلتنگیه . واقعا ناراحت میشم از نبودش . به قول خودش هشت خونم اومده پایین .

*دیشب اتفاقات بدی افتاد که باعث شد نتونم خوب بخوابم و همینطور نتونم برای هشت هم تعریف کنم تا تخلیه شم .

برای همین الانم ناراحتم .

*امشب عروسی دخترعمه س که من نمیرم . دوس ندارم با این وضع برم . 

*حال جسمی و روحی خوبی ندارم :(

ضرب المثل

یه ضرب المثل خارجی هست که میگه حتی بدترین روز ها هم فقط بیست و چهار ساعتن ! 

البته چون این ضرب المثل خارجیه و کلا برای اونجا ساخته شده و اینجا کاربردی نداره ! 

داداچ اینجا بدبختیا مادام العمرن .

زنده به گور کردن دخترا چه بدی داشت که یکبار نکردی ؟!

بازجویی کردن از دخترای نه ساله !! 

شناسنامه خواستن ببینن نه سالشون شده یا نه !!

از صبح تا شب بازداشت بودن !!

... .

اینم یه جور زنده به گور کردنه . 

بی احترامی و پایمال کردن حقوق زن و نگاه کردن بهش به عنوان "مال" .

کاش یه روزی بیاد که توی این کشور هر کسی که دلش خواست دین داشته باشه و هر کسی دلش نخواست نداشته باشه .

همین الان بزنید شبکه ی قم پیرمرد داره میگه : کفش صدا دار به پا نکنید ، رنگ های شاد نپوشید چشم های بیمار نگاه میکنن.

اعصابم خورد شد . اصن به شما ها چه ؟! احکام شرعی زنان به شما ربطی نداره ! نشستی واسه یه مشت نر داری احکام شرعی  زنان رو میگی؟!شما احکام شرعی مربوط به مردان رو بگو ، ممکنه با گفتن احکام شرعی زنان تحریک بشید .

علم الهدا هم که گفته این دختر بچه ها با رقصیدن ثابت کردن الگوی جامعه ی ما سوفیا لورن نه حضرت زهرا .

داداچ سوفیا لورن از کجا میشناسی ؟! عشق دوران جوانیت بوده ؟! 



پ.ن:


با این اوصاف واقعا باید رفت ! 

مخصوصا با مزدوج شدن بعضی از دوستانی که شرایط رفتن براشون مهیا شده و دنبال کاراشون هستن واقعا وسوسه میشم برم دنبالش .

هشت هم که از خداشه ، ننه باباشم نیستن .

صلح دوستی

وقتی میبینید قراره بی محلتون کنه اصن سمتش نرید .

من تازه به این نتیجه رسیدم از بس صلح طلبم ! 

با این وضع و حالم من از صبح دارم دور مامانم  میچرخم مریض شده ، اقا صداش دراومده که چرا زنگ میزنم نیستی !

شب اومدم پیام دادم بهش من اومدم اقای غرغرو ، جواب داد بسلامتی !! زنگ زدم بهش دیدم اصن تحویل نمیگیره ، با خودم گفتم کاش زنگ نمیزدم .

والا ! اینجور وقت ها بهتره نری سمتشون. هم بی احترانی بهت نشده هم تظاهر به صلح دوستیه هم طرف مقابلت آتیشی تر میشه .