-
جوگولی
1396/09/13 21:22
من عاشق ایناییم که یکیو دارن برای خودشون ولی بقیه رو هم از دست نمیدن :)) یه خانومی رو میشناسم مزدوجه ولی دوس پسر هم داره با هم میرن کافه این طرف و اون طرف ، شوهر بدبختشم کار میکنه خرج قر و فرشو بده .
-
وقتی کار از کار میگذره
1396/09/13 15:42
همین میشه دیگه ، وقتی میذاری چیزای گرم و تند بخورن همین میشه ! میان روی تختت ، ور دلت ، میگیرن میخوابن میگن دلمون برات تنگ شده ! حالا ان شاء الله که دلشون تنگ شده و منظورشون کارای خاک بر سری نیست ! ان شاء الله ، ولا تجسسوا !
-
دلتنگی !!!
1396/09/13 13:56
دلم میخواد برم بخوابم روی تختم تا شب و هیچکسم بیدارم نکنه :)) میگه کی بیام ببینمت دلم برات تنگ شده :/ * چیزای گرم و تند و اینا نخورید .
-
جوجوی ناراحت
1396/09/13 12:50
ای بابا اکیپ ما هم شده اکیپ شکست عشقیا . امروز دوستم فهمید دکتر هومن نامزد داره ، این هفته گروهشو کنسل کرده برن برای خرید عروسی . بهم میگه فکر نمیکردم انقدر برام مهم باشه ! من فکر کردم فقط یه کراش ساده روش دارم ولی از وقتی فهمیدم حتی نتونستم شب درست بخوابم :(
-
امروز روز خرس قطبی بودن منه
1396/09/13 11:31
صبح بیدارم کرده میگم باشه . ساعت ده و نیم زنگ زده میگه : خواب بودی ؟ _ نه + کجایی ؟ _ روی تختم -_- + :)) بلند شو خرس قطبی پاشو ببینم _ باشه باشه (غلت میزند و به اون پهلو میخوابد)
-
اگر آیدا بودم
1396/09/12 22:32
+ من عاشق اسم آیدام ، همیشه دلم میخواس عاشق یکی بشم که اسمش آیدا باشه . _ ینی اگه اسمم آیدا بود بیشتر عاشقم میشدی ؟ + نه ته عاشق بودنم در همین حده . ب.ر.ن: این دیالوگ به من گفته شده ، این فقط یک نقل قول عست : "اگه تو منو ده تا دوس داری اون منو هزار تا دوس داشت . تو هیچوقت نمیتونی منو مثل اون دوست داشته باشی ،...
-
تابستونا وقتی بچه بودم
1396/09/12 20:59
_ من همیشه از اون دسته از بچه هایی بودم که ذوق داشتم تابستون تموم شه برم مدرسه . + چرا تابستون بهت خوش نمیگذشت ؟ _ چراااا خیلییییی . یه بابابزرگ نظامی داشتیم که پزشک بود خیلی جدی و سختگیر بود . بعد از ظهر های تابستون جلوی کولر گازیش لم میداد و چرت میزد ، من و داداشمم یواشکی با سه چرخه دور تا دور سالن سه چرخه سواری...
-
وقتی چیزای گرم و تند میخوری
1396/09/12 18:27
_ سلام خوبی ؟ وقت داری امشب بریم خرید ؟ + سلام عزیزم اره عشقم اره فدات شم دردت به جونم _ :/ خدا کنه ننش زنگ بزنه یا براش کار پیش بیاد نیاد یا مجبور شه بیشتر بمونه محل کارش و نتونه بیاد یا یه معجزه ای چیزی :/
-
اکتی پور
1396/09/12 17:37
پوستم خیلی خوب بود ، یه بار به این رزیدنتای چیز گفتم که میخوام پوستم خیلی بهتر بشه . نمیدونم چرا همچین چیزی گفتم. چند تا جوش زیر پوستی داشتم خواستم درست شه . عاقو یکی نبود بگه برو به یه ادم حسابی بگو نه به این . خلاصه بهم چند تا کرم رو معرفی کرد که لایه بردار بودن و خنگ توقع داشت انقدر من لایه بردار بزنم تا جوش ها رو...
-
کرم ریز نباشیم
1396/09/12 11:23
انقدر حواسم پرته و شلوغم نمیدونم چند تا کامنت گذاشتم برای کی گذاشتم جواب کیا رو دادم ، دو بار به هشت اس دادم فلان کارو انجام بده و از چارت ها کپی بگیره . اصلا نمیدونم کجام دارم چیکار میکنم انگار به ذهنم یه قفل بزرگ زدن و گذاشتنش روی حالت استند بای :/ خلاصه اگه ج کامنتاتون به دستتون نرسیده اعلام کنید . * جووووووون دو...
-
وای
1396/09/11 23:36
سر چیزای کوچیک ازش عصبی میشم ، البته تقصیر اون نیست . شارژرشو خراب کردم :| به خاطر همین اعصابم خورده :| پ.ن: خیلی بده وقتی دعوا میکنی باهاش ، کسی رو جز خودش نداشته باشی بهش پناه ببری :( بی کس میشی ... . هشت کاش هیچوقت نفهمی همه ی پناه منی . کاش همیشه فکر کنی من تنها کسیم که داری و میتونی بهش پناه ببری .
-
اقناع
1396/09/11 20:38
میپرسه چرا این دارو رو باید در ظرف در بسته نگه داری کرد ؟ میگم تا حالا دیدی بگن در ظرف درباز نگهداری کن ؟! میگه قانع شدم :)) :)) میگم چهار لیتره ! توی لیوان که نگه نمیدارن میریزن در بطری برای اینکه نریزه درشو میذارن دیگه . میشه نگهداری در ظرف در بسته ! غیر از اینه ؟! :))
-
دنبه
1396/09/11 18:50
_ لباس تنگ میپوشی اون همه پهلو و شکم و سینه و چربیاتو طَبَق طَبَق میندازی بیرون میری مهمونی ؟ نمیگی همه عاشق چربیای اضافت میشن دیوونه؟ + دیووونههههه :)))
-
لوکیشن
1396/09/11 18:24
+ تو از اون زن هایی . _ از کدوما ؟! + از اونا که مشغول درست کردن صبحانه ن و ادم دوست داره بره از پشت بغلشون کنه و ... :* لوکیشن : صبح جمعه ، آشپزخانه . با اون صدای مست و خسته و خواب الودش مگه میشه ادم بشنوه و دیوونش نشه ؟
-
:))))
1396/09/11 17:51
یه پسر بور و قد بلند داریم که چشمای درشت قهوه ای رنگ داره یکم خود شیفتس و حال میده ادم یکم اذیتش کنه . میرم کنارش و بهش میگم اقای فلانی رو میشناسید ؟ میگه همون پسر سیاهه قد کوتاهه ؟ :))))) من کلا خوشم نمیاد کسی رو اینجوری به یاد بیارن یا ازشون یاد کنن . میگم نه قدش کوتاه نیست ، بله ورزشکارن یکم سبزه ی بانمکن . میگه...
-
دکتر آرمان
1396/09/11 17:44
اهنگ تیتراژ شروع سریال همه ی بچه های من رو خیلی دوست دارم . اصلا کلا من عاشق این سریالم :) هشت خوب شد و رفت . کاش کوفته ها رو هم میدادم ببره :/ والا نخورم مریض شم ؟! اون الان خورده بدنش مقاوم شده :)) خیلی خوب بود این دو روز هشت اینجا بود . البته مداوم نبود خجل میگشت . کلی چارت و پرونده و آز دارم که باید بخونم و تقسیم...
-
گاسترو انتریت
1396/09/11 14:42
عامو میگم این هشت دلش درد گرفته ، به نظرتون نشستن دست هام در درست کردن کوفته ها تاثیری داشته ؟! جالبه میکروب ها چقدر مقاوم شدن در برابر نقطه جوش آب ! فکر کنم دچار گاسترو انتریت هم هست اخه نشسته کنار در تا بدوئه بره دستشویی . پ.ن: بدم میاد از این مردهای تیتیش :| عامو دو تا میکروبه دیگه برای بدن لازمه :/
-
کوفته
1396/09/11 12:11
عاقو یه کوفته درست کردم جووووووووون . خوشم نمیاد وسطش تخم مرغ میذارن . دفعه ی پیش آلو جنگلی و زرشک گذاشتم :)) نظرتون چیه دفعه ی بعد گوجه سبز بذارم :)) کوفته هایی که درست میکنم خوشمزه میشن بشدت . گفته بودم هشت چون مامانش کوفته دوس نداشته کوفته نمیخوردن ، منم مامانم دوس نداره خودم خیلی دوس داشتم رفتم سراغش یاد گرفتم ....
-
بعضیا
1396/09/10 21:18
دیدین بعضی ها یه چیزی میخوان بگن بعد پشیمون میشن ؟ انقدر بدم میاد از این حرکت . بعد دیدین اینایی که میدونن از چی بدت میاد ولی اصلا ملاحظه نمیکنن و کار خودشونو میکنن ؟ برن بمیرن اصلا :|
-
عنتر ها
1396/09/10 12:06
هفت صبح گوشیش الارم زد بیدار شدم خاموش کردم الارمشو . دیگه مگه خوابم میبرد خودش مثل خرس قطبی خوابیده بود . یه ساعت بیداربودم دوباره خوابیدم . نه و نیم بیدار شدم دیدم بیداره لباساشو عوض کرده . صبحانه درست کردم مامانمو بیدار کردم و صبحانه خوردیم . ظهر قراره ناهار رو بیرون باشیم :)) (چیز هم خودتونید :)) ) دوستم حالش...
-
فاز
1396/09/10 00:01
امشب دوس پسر سابق تلگرام پی ام داد !! من باید این سیمکارتو بندازم دور :/ خیلی عادی جواب دادم ، حالمو پرسید تشکر کردم . نمیدونم فازش چی بود . من ماه ها بعد از اینکه با این اقا کات کرده بودم ازدواج کردم بحث خیانت و اینجور چیزا نبوده . هشت روی تختم خوابیده . خوابش میومد . لباساشو عوض نکرد همونجوری خوابید . وقتی اینجوری...
-
انگشت
1396/09/09 22:30
با اصرار زیاد از مامانم خواستم فردا ناهار دعوتش کنه که فردا نرم خونشون . مامانم همش میگفت زشته من این کارو نمیکنم ، فکر میکنن مشکلی هست که خونشون نمیری. انقدر مخ هشتو بکار گرفتم و روی مخ مامانم راه رفتم تا اون چیزی که خواستم شد بالاخره . به هشت گفتم باید برم حمام و پانسمان انگشتمم هست دوس ندارم اینجوری بیام . دیگه...
-
ببغل
1396/09/09 20:32
بوی کباب میومد گفتم دلم خواس :( سریع رفت خرید و اومد گفت بخور عشقم زخم شمشیر خوردی خونریزی وسیع داشتی :)) میگه بیا بغلم میگم نه چرکولکم :/ میاد بغلم میکنه و قربون صدقم میره :* یکم بی حوصلگیمو شست برد :)) یکم از دپ بودنم کم شد ولی هنوز شارژم تکمیل نشده ها باید بازم بغلش کنم که نمیکنم چون خود چرک پنداری دارم . * دو رقم...
-
بغل
1396/09/09 19:27
حرفایی که در مستی زده میشه ، در هوشیاری بهشون فکر شده :( حوصله ندارم دپم . هشت میگه صبح مانیک بودیا الان دوباره دپ شدی :( فیلم سارا و آیدا رو دیدم . بغل ممتد میخوام :( بدیه بغل اینه که مخاطبت درک نمیکنه اگه هنوز بغلش کردی به خاطر اینه دلتنگیت تموم نشده و خسته میشه :( شیفتم که تموم میشه حتما باید برم دوش بگیرم ، احساس...
-
جینگ جینگ
1396/09/09 18:21
دستم که بریده عمیق بریده با چسب بخیه هم خوب نشد :( بخیه میخواد :( بعد انگشتمو خم نمیکنم همینجوری به حالت اشاره گرفتمش :)) این مکالمه در حالت ایستاده و مستاسل ، و انگشتمو سیخ نگه داشتم انگار دارم به چیزی اشاره میکنم :)) + خرس بیا بغلم _ نه کثیفم دو روزه حمام نرفتم به خاطر انگشتم :( + حالا چرا اونجوری گرفتی دستتو :)) _...
-
دختر بد :( که من باشم
1396/09/09 16:49
مدل جدیده ! ارائه کیس !! یه سمینار بود این چند روزه که باید هر روز یه کیسی ارائه میدادی و جدیدترین متود جراحیشو میگفتی . خلاصه تند تند برو کتابخونه و پاور درست کن و بیا ارائه بده . امروز موقع ارائه ، اسم چند تا دارویی که در ایران نبود و استفاده نمیشد رو گفتم و توضیح دادم . این مرتیکه یُبس گفت بنویس . عاقا منم بی هوا...
-
هورا
1396/09/09 13:19
بهترین لحظه ی عمرم اونجاست که باید باروبندیلمو ببندم و برگردم خونه و تا خود خود سه شنبه کنار هشت باشم :)) که نیستم :/ امروز خونه ی خودمونم ^_^ فردا هم هشت :/ وای دوباره خونه ی هشت اینا :( قراره دوباره برگردن لاهیجان به خاطر تنفس پدر جان :/ نمیدونم چرا نمیرن . خلاصه که یار پیشمه ^_^
-
هشت بی شووووور
1396/09/08 22:09
عامو خیلی بی شورید :)) (مخاطبای خاص) چرا من هر وقت میگم دلم برای هشت تنگ شده ربطش میدید به شب جمعه :)) بی شوووووورا شما هام راه افتادیدا :)) کصافتا :)) حالا جدی اینکه من هرچه به شب جمعه نزدیک تر میشیم دلتنگیم برای هشت بیشتر میشه هیچ ربطی به اون چیزایی که شما فکر میکنید نداره منحرفای بی شوووووور :)) چون هی روزا میگذرن...
-
لولو
1396/09/08 21:44
داشتم پاور درست میکردم برای ارائه ی فردا . خراب شد همش . پرید . منم افسرده خو اومدم اینجا :( لولو اومد پاورو برد :( *خبر خوب اینکه تتلو رفت :))
-
هفت جراحت و خونریزی داره :)) وداع با هفت :))
1396/09/08 15:07
هشت زنگ زده ، من نبودم گوشیم پاویون بود . دستم رو بریدم اومدم پاویون چسب زخم بردارم . دهن سرویس مگه بند میومد ؟! چند تا چسب زخم مصرف کرد . نرفتم سراغ گوشیم . دیگه خلاصه چند بار دیگم زنگ میزنه ، دوستم پاویون خواب بوده میبینه گوشیم داره خودکشی میکنه بلند میشه جواب میده به هشت میگه هفت دچار جراحت شده خونریزی داره بیا...