صبح با سر و صدا بیدار شدم دیدم خونه پر از بوی سرخ کردنیه و صبونه درست کرده کوکتل و تخم مرغ
نون تازه و چایی هم به‌راه بود
دیگه پاشدم و صبونه خوردیم و یکم فیلم دیدیم و گفت لباسمو اتو میکنی؟
من تا حالا تو عمرم از این کارا نکردم بابا:))))) لباس خودمو روپوش و اینا رو اره ولی لباس مردونه شاید چند باری اتو کرده باشم اونم نه تازگیا
گفتم خب اتو پرس رو روشن نکنم به خاطر دو تا دونه پیرهن همون اتو دستیه کارمو راه میندازه دیگه بابا
حالا این اتو دستیه نمیدونم من بلد نیستم یا خرابه از مخزن آبش اب میچکه روی لباس و لک میشه بدم جاش می مونه انگار ارضا شدی پاچیدی رو این :))))))
خلاصه با ذکر خدایا خراب نشه لباسش و کلی نذر و نیاز و گوه خوردم شروع کردم پیراهنش اتو کنم انقدرم بچه ی خوبی بود و قشنگ اتو شد فقط همون لکه آبا که گفتم چند جاش ریخت
عاقو ما رو میگی خودمونو خیس نکردیم؟!گفتم الان میگه این سن خر پیرو داره یه لباس بلد نیس اتو کنه:)))))
خلاصه اتو رو گذاشتم رو لکه خشک بشه و با ناخون رفع و رجوع کردم
خلاصه به هر زوری بود ما اتو کردیم تموم شد مرتب گذاشتم براش
رفتم ببینم کجاست چیکار میکنه دیدم داره وسایلشو جمع میکنه :(
اینکه باید بره دلمو میشکنه
بهم گفت اون شلوارمو میدی؟ تا کردم پرت کردم بخوره تو صورتش نخورد :( رد شد رفت یه متر اون طرف تر
گفت اینکارم نمیتونی بکنی؟پس تو به چه دردی میخوری:))))
رفته ناهار بگیره و بعد ناهار میره.
همه ی اتاقو مرتب کرده، وسایلو جمع کرده گذاشته کنار در توی سالن اشپزخونه مرتبه نصف کنتر وسایل ها رو جمع کردن و کارتونا مرتب چسده شده کنار
حال جمع و جور کردن ندارم کاش میشد چند نفر استخدام کرد بیان جمع و جور کنن برات:(
حتی حال از جام بلند شدنم ندارم چرا این بهارو تابستون لعنتی تموم نمیشه بدم میاد از روزای کشدتر بیخود
من دیگه چه کاری توی این زندگی دارم که ناتمومه؟ چرا تموم نمیشه همه چی؟
دیروز با بچه ها بودیم دیدم هر موقع این دختره هست یه تفالی به قهوه میزنه :)))) فنجونمو دید گفت جدایی میبینم و چند قطره اشک و این حرفا
گفتم گمشو میدونی علی خونه ی منه میگی :)))) گفت اره اونو میدونم ولی اینم برات افتاده دیگه
همیشه درخواست کردن برام سخت بوده
هیچوقت نمیگم بمون، نرو.حتی توی رابطه هم تقصیر من بود نمیگفتم ببخشید تقصیر منه میگفتم گور باباش
فوقش میخواستم رابطه رو درست کنم باهاش مهربون میشدم یا حرف زدنو شروع میردم
کسی خواست بمونه می مونه کسی هم نخواست گور باباش گوربابای قبلیا عاقا جان گوربابای قبلیا
البته این داره میره چون باید بره دیگه کار و زندگی داره :))) ما رابطه ای نداریم با هم که بخواد بهم بخوره چس کنه بره
عامو ای خو خیلی بده! خیلی اخلاق گندیه این اخلاق! من هم یه پارتنر ایجوری داشتم.
قششششنگ قسمت های احساسی لههههههه شدن تو اون مدت.
خیر سَرُم صمیمی ترین پارتنر زندگیم هم بود
خوب شو تو ای یه مورد دکی گند اخلاق
خب توی اسکل چرا گذاشتی بره؟
بهتر که رفت
ای بابا :))))
ادرس وبتو بذار