دیروز و پریروز خیلی حالم خوب بود بودن یه اشنا که دوست داشته باشه بعد عمری تنهایی مزه میده
اون بی اعصاب تر از منه وقتی دید شب رو مود نیستم و حوصله ندارم وسایلشو جمع کرد و رفت گفت ای بابا تو هم که همیشه همینی هرموقع حالت خوب شد زنگ بزن
:)
خوشی به ما نیومده بابا بذار به گامونو بریم