هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

مرغ نخورید

اومدم مرغ رو از فریزر بذارم بیرون یادم افتاد وقتی بچه بودم مامانم میگفت اون مرغ بزرگا رو برای خودمون نیار زیاده، برای مهمونه

روزایی که مهمون داشتیم استرس دعوا و جنگ بین دو نفرشون بود

وای پسر! سر هرچیزی من استرس داشتم که جون هم نیفتن.

خدا لعنت کنه باعث و بانی ازدواجشون رو

بیرون بودیم با بچه ها گفتن جمع شیم قلیون بساط کنیم

بعد یذره فکر کردیم دیدیم از سن ما گذشته و بحثمون حالت فلسفی گرفت و به این نتیجه رسیدیم ادم تا بچه ست باید ازدواج کنه و هویت اجتماعی خانوادگیش رو تثبیت کنه وگرنه سنش که بره بالا میخواد مستقل بشه جون استقلال تعریفش با عرف جامعه و خانواده مغایره، آدم بیشتر شبیه اواره ها میشه تا مستقل!

بز گر مونده و رونده از همه جا


تو همین بحث ها بودیم که یهو اس اومد بابام نوشته بود من اگر مردم اون عکس با کت شلوار سرمه ایم رو بدید چاپ

منم نوشتم خیالت راحت تو تا حلوای همه رو نخوری نمیمیری :)) 

نیاید معلم اخلاق بشید، دیگه کرک و پرش ریخته شوخی دستی زیادی داریم با هم. ناراحت نشد از حرفم که هیچ کلی هم خندید.

البته یه بار داداشم بهش گفت بادمجون بم افت نداره ناراحت شد، اونم چون اولا با داداشم شوخی دستی نداره دوما اینکه کرونا گرفته بود و تازه خوب شده بود و داداشم گفت واقعا هیچی روت تاثیر نداره ها :)) مثه بادمجون بمی :))

به نظر من که حرفش خیلی خنده دار بود


نظرات 2 + ارسال نظر
الهه 1400/12/17 ساعت 00:11

عزیزم تو چرا برا ی کلمه حرف به برداشت خواننده هات فکر میکنی .
بابا کون لق همه
ی لحظه میای میخوای دو کلمه حرف بزنی اصلا خالی بشی
به بقیه چه که تو چجور راجب پدر مادرت حرف میزنی .
حالا انگار همه پدر مادراشون گل و بلبل ند
و این وسط کون ماست که داره پاره میشه.

الهه جون تو فرد مورد علاقمی :))

الهه 1400/12/19 ساعت 19:38

فدا فدا .

جوووووون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد