داشت شیفتی در پاچه م میرفت که قبول نکردم
منو کشید کنار گفت یه جوری حرف بزن معلوم باشه من رییسم، نه تو :))
مثل اینکه زیاد قاطع حرف زدم و گفتم نه ناراحت شده بود