چه زود تموم شد :(
البته ما انقدر ریخت همو دیدیم دیگه داره حالمون بهم میخوره از هم ! فک کنم قرار بعدیمون یه ماه دیگه باشه .
چقدر ازدواج وحشتناکه ! یه لندهور میاد خونتون دیگه هیچوقت نمیره تازه باید بهش سرویسم بدی ! جلوش غذا هم بذاری که با قدرت و نیروی بیشتری بتونه امر سرویس دهی رو انجام بده !
:/
ما هم فردا جول و پلاسمونو جمع میکنیم میریم خونه ی خودمون اماده شیم واسه پاویون جدید
شغل شما آمال و آرزوی من بود:(
پ.ن: نوشتنتو دوست دارم خیلی احساس یگانگی دارم باهاش:-"'
موفق باشی