نه معدهم یاری میکنم نه قلبم نه قفسه سینهم تا حرف میزنم شروع میکنم به تیر کشیدن و درد گرفتن انگار میخواد حرف بزنم ولی زبونمو کندن انداختن دور!انگار دهنمو سفت بستن که داد نزنم انگار دست و پا هامو بستن انداختن کف دریا مثل اون غواص های عملیات کربلایی ۴
کاش اخوان ثالث زنده بود کاش بود برامون مینوشت هوا بس ناجوانمردانه سرد است
دیروز داشت بهم میگفت دیگه دور دور ما جوونتر هاس خاله! ما نفهمیدیم کی جوونیمون گذشت کی بزرگ شدیم تا وقتی یادمونه از همه جا میزدن تو سرمون تا انقدری شدیم تا عقلمون رسید به خودمون اومدیم گفتن دورتون تموم شده نوبت ماست هرچی هم بود و نبود انداختن گردن ما. گفتن شماها زیاد بودید مشکل ساز شدید
خر ما از کرگی دم نداشت
کربلای ۱۴ کجا بود؟ کربلای ۴ بودش.
حالا خود تکست هم نگاه کنی غلط زیاد ازش درمیان :)) الان “میاد” رو ترجیح داد به میان تغییر بده :)) هرچی صلاح بدونه همونو میذاره