هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

نصف شبی

نمیدونم چی شده من افتادم وسط کامیونیتی کامپیوتر ساینس ها.از این بچه باهوشا که فقط سرشون تو کار و لاک و زندگی و کون خودشونه.همشونم دوس دارن یه باغی باغچه ای چیزی داشته باشن برن گل بکارن پیاز بردارن ریحون بکارن مرغ و خروس و گاو و گوسفند داشه باشن.همه هم کوچولو موچولوئن و سنشون به من نمیخوره جز ایمان :))) گاییدمتون با ایمان:)) حالا ایمان بذاریم کنار و کنکل شده فرضش کنیم (فوق العاده ادم فرندلی و مهربون و اجتماعی و دوست و رفیق طوریه و دورش شلووووغ) با یکی دوتاشون مچ شدم حرف زدم و اینا.یکیشون که از قضا بچه ی باهوشی بود و صحبتمون گل انداخته بود و توییتی میزد ما لایک میکردیم تا اینکه اف شد و انلاین نشد و مدتی بعد منو از پیجش ریموو کرد (پیجش پرایوت بود) عاقا من هی میگفتم چی شده چی شده.تا اینکه یادم افتاد قبلا چنین اتفاق مشابهی نیز افتاده بود.اولیش نبود.دنبال اشتراکات گشتم که یه سرنخی دستمو بگیره و ببینم مشکل از چیه.فهمیدم این چند نفر روی امنیت و پرایوسی خیلی حساس بودن و یه جورایی به من اعتماد کرده بودن.چیزی ازشون هیچ جا نگفتم اصلا مجازی فعالیتی ندارم جز همین وبلاگ.چیزی نمینویسم.چیزی نمیگم.واتساپ و تلگرام خیلی وقته ندارم.

چرا کسی باید از لو رفتن پرایوسی خودش بترسه؟نکنه فک کردن من پرستویی چیزیم قراره لوشون بدم؟


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد