در این بین التعطیلینِ بیمزه و کدر تهران ، لحاف لیموییم رو دور خودم پیچیدم و با یه لیوان چای و یه دیگ افسردگی پذیرای خودم هستم .
فکرم خیلی مشغوله و نمیتونم تمرکز کنم .
در این بین التعطیلین بارونی تهران ، به چای پناه میبرم .
به خودم فکر میکنم .
به زندگیم .
آه...درست شو دیگه ! زندگی لعنتی .
الهی زندگیت زود زود روبراه بشه و حالت خوب.
:(
انشاله درست میشه
روزهای سخت میگذره و روزهای روشن تر و دوست داشتنی تر میاد
انشاله که خیلی زود از شادی های بینهایتت مینویسی و اصلا یادت نمیاد اینهمه افسردگی و رخوت را
این لحاف لیمویی همینه که تازه خریداری کردی
بهتره به جای پیچیدن لحاف لیمویی بری پیاده روی و ورزش... برای بهتر شدن روحیه و بار نگذاشتن دیگ افسردگی خوبه...
اینقدر هم چای نخور توی این هوای سرد... آب بدنت کم میشه چروک میشی....
کجا موندی دختر جان
هی رفتم و اومدم در سکوت منتظرت شدم
دیدم فایده نداره
باید بیام بنویسم ... ببینم این دختر کجا مونده
بیشتر از یه هفته است که پست جدیدی ننوشتی !
امیدوارم حالت خوب باشه