هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

نواکت

* هوا چه قشنگه :) 

* دلم میخواست بزنم کونشو جر بدم ولی اهل این صحبتا نیستم .

* تنها روی تختم خوابیدم . تختی که حاضر نبودم باهاش شریک شم .

* کتاب روح تازه ای به آدم میده . البته اگر نویسنده اخرش نریده باشه .

* دلم برای علی خیلی تنگ شده کاش میشد همین الان برم پیشش و بغلش کنم . بهم کلوچه و دمنوش بده :)) 

علی سی و هفت هشت سالشه :) خیلی بزرگه آ اما متبحره کاملا :))) امیدوارم فهمیده باشید چی میگم :)) خیلی دیوثه عامو :))

* منتظرم :) منتظرم توییتی که پست قبل برای خدا فرستادم به دستش برسه :)

* باید مطالعاتمو از گوشی به کتاب ببرم . متاسفانه کلیپ های سرجری بسیار جذابن و پدر چشمای منو دراوردن .

چرا مبحث داخلی جراحی برای من انقدر جذابه ؟! 

* عامو کاش امسال رزیدنتی میدادما میگفتن راحت بود .

* نمیخوام مشاوره برم دیگه . میخوام برم پیش یکی دیگه و فقط و فقط برای اینکه دچار بحران نشم و از این لمس بودن دربیام .

نظرات 6 + ارسال نظر
مینا 1397/02/22 ساعت 17:32

هفت هیچوقت به این فکر کردی به تلافی این رفتارش با مهریه حالشو بگیری؟

خیر , از تلافی کردن و لجبازی و سایر رفتار های بچگانه بیزارم . بیشتر دوست دارم با سیاست پیش برم و ننشو بگام :)
از طرفی اگر مهریه بحثش پیش بیاد , خاندانمو میگاد :/ وکیله میزنه دهنمو صاف میکنه .

پریسا 1397/02/22 ساعت 17:47 http://roga2.blog.ir

آره لعنتی میگرنه.
حالت تهوع م دارم زیاددددد.
علی رو دوست دارما. بیا باهم شریک شیم.

علی اینجوریه که واقعا دوس داری بغلش کنی به خاطر خودش :) اونم بغلت میکنه واسه خودت ولی بیشتر واسه آپشنات :)))
یه چیزی تو مایه های آلبرتو در فیلم Spy :))

مینا 1397/02/22 ساعت 19:11

ولی هفت مهریه گرفتن وکیل و غیر وکیل نداره حقته قانونی و شرعی وقتی میگه طلاق فقط باید حقوقتو صاف کنه بعد طلاق مگه اینکه بخواد آنقدر اذیتت کنه تو بگی مهرم حلال جونم آزاد، ولی ظاهرا این اول بسم الله رفته سراغ راه آخر یعنی طلاق....
من خیلی وکیل و قاضی سراغ دارم مهریه به زنشون دادن خلاصه عزیزم از حقت نگذر همینطور که اون از حق طلاق یکطرفه اش استفاده کرد

ربطش اینه خیلی طول میکشه از شرش راحت شم .
اصلا صبر کن ببینیم این طلاق میده ! خیلی راحت میتونه بگه نه طلاق نمیدم و خیلی کار های دیگه بکنه !

صحرا 1397/02/22 ساعت 19:30

قدم اول برای بیرون اومدن از وضعیت موجود بستن این فایل بازه . به قول یکی از رفقا در بستنی رو باید بست! البته بماند که بعضی ها میگن باید در بستنی رو لیسید. :/
یه مشاور کار درست پیدا کن که باهاش راحت باشی. من تجربه ی خوبی از مشاور داشتم. امیدوارم زودی خدا جواب توئیتت رو بده دخترم

اره به نظر منم باید لیسید :) لیس کلا خوبه :))
مرسی :*

از مشاوره رفتن متنفرم . چند سالیه پامو تو جلسه مشاوره نگذاشتم . کلی پول و وقت از من مشاورهای جور و واجور گرفتن آخرش هم گفتن همینه که هست !!! لامصب حداقل پول و وقت منو پس بده . الان هر کی میاد میگه من یه مشاور خوب میشناسم .... میگم ببخشید من باید برم . خلاص

عامو گفتی ... منم بدم میاد

هفت بخدا نموخوام دستت بندازم یا اذیتت کنم یا هر چی که بگی پیش خودت فک کنی من قصد دارم مسخره کنم. اما سوال شد واسم که تو با علی خوابیدی؟

نه بابا لاشی که نیستم :/ من با شوهر خودمم نخوابیدم هنوز دخترم ! :/
که البته کاش خوابیده بودم که هر غلطی دلم خواست میکردم مثل خیلی های دیگه .
آدرسشو نیگا :))) عامو چیزای گرم و تند و اینا نخور :)) برادر علی سینز :)))*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد