خیلی ناراحتم :( از شدت ناراحتی گریم نمیگیره .
حالم خیلی بده . نمیتونم باور کنم این حرفا رو . من سیب گاز زده ی یکی دیگه رو از روی زمین برنمیدارم .
هشت تو سیب گاز زده ی کدوم خری هستی ؟ حتما خر های زیادی. اونوقت میاد به من میگه من هیچ گوهی توی گذشتم نخوردم که بخواد گریبان گیر ایندم باشه . شایدم گوه خوری زیاد کردی منتها فک کردی تموم شدس و کاری به کار ایندت ندارن .
احساس میکنم قلبم شکسته ، شدید . مثه این عکسا که از وسط به دو تکه تقسیم شده .
سلام . هفت جان سردرگمم از خوندنت، نمیفهمم چی شده ۱جا عاشقانه از هشت حرف میزنی یه جا اصلا نمیخوای سربه تنش باشه!! مشکلت چیه دختر؟ دوست داری واضحتر بگی شاید عقل ناقص ما تونست ۱ راه حل بهت بده
من یک سالی میشه فکر میکردم تو چنین شبی از غصه بمیرم ولی زنده ام و دارم براتون کامنت میزارم اره خیلی طبیعیه که چه دختر چه پسر بگن باهاش نخوابیدیم که ضربه بخوره مخصوصا پسرا فکر میکنن فقط خوابیدن با یه دختر و ول کردنش نامردیه و گریبان گیر میشه و بقیه موارد اصلا اشکالی نداره وابسته شدنش علاقه مند شدنش اینا اصلا مهم نیس به هر حال فقط الان از خدا میخوام برای حال من که کاری نمیکنی هوای حال دوستام داشته باش
میتونی یکم بیخیال باشی؟ از موضع قدرت به قضیه نگاه کن نه ضعف. اون باید حالش بد باشه...میدونی ماها عادت داریم تو دعواها خودمونو خیلی اذیت کنیم. از پا میندازیم خودمونو. بذار یه چند روز عصبانیت و ناراحتیت فروکش کنه بعدش میبینی همه چی اونقدرام بغرنج نبوده.
محیا چی شده؟
بابا دختر من که مردم از نگرانیت.
میخوای باهم تلفنی حرف بزنیم؟
یعنی الان هشت اومده گفته تو سیب گاززده یکی دیگهای؟؟؟
خیلی ناراحتم برات..امیدوارم خوب بشه رابطهاتون...ولی تا میتونی الان باهاش سفت برخورد کن تا بعدا حساب کار دستش بیاد..