هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

روزای بد بدر

دچار خود سانسوری نشدم فقط نمیخوام با نوشتنشون توی ذهنم ثبت شن .

انقدر روزای بدی رو دارم میگذرونم که هر لحظه برای فراموشیش دارم تلاش میکنم .

دیشب یه مهمونی دعوت داشتیم هر دقیقش شکنجه بود برام انقدرم طولانی بود . هشت هم دو روزه نیستش امروز میاد .

راحت تر بگم دارم جون میدم .

فقط از خدا میخوام روزای خوبمو برسونه و اون چیزی که میخوام رو بهم بده .

بعد از هر سختی ، راحتی ست . اگر قبول داره به گفته ی خودش راستگو تر از خودش وجود نداره پس به گفتش عمل کنه .


نظرات 1 + ارسال نظر
پریسا 1396/11/02 ساعت 12:59

الهی بگردم
چقدر روزات سخته
خدا نگذره از اون خاله هاش
همه این روزا میگذره محمد عاقل تر از این حرفاست که بخواد به حرف خاله خان باجیا گوش کنه بی تفاوتی الانش رو بزن به حساب دوست داشتن زیادش که دوستت داره از اون طرفم نمیتونه بیش از این تو روی خانواده ش بایسته
زندگی متاهلی از این چیزا زیاد داره تا سر خونه زندگی خودتونم نرید راحت نمیشید الان مجبوری اونارو ببینی اما وقتی رفتی خونه خودت باهاشون رفت و امد نمیکنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد