هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

رویای دیرین

وسایلامو جمع کردم از پاویون و همه رو مرتب چیدم توی سه تا کیف و منتظرم پنجشنبه ساعت شش عصر بشه و راه بیفتم و برم خونه دوش بگیرم شب رو کنار خانوادم باشم زنگ بزنم بعد از کارش برای شام بیاد خونه ی ما .

کمی بعد از شام هم با هم بریم بیرون دور دور بعدم بریم خونشون ، یک هفته کنار هم باشیم پیش هم باشیم یک هفته از وقتمو کامل بذارم براش تا شنبه ی هفته ی بعدش .

بعدش باید دوباره وسایلامو بردارم و برم یه پاویون دیگه مستقر شم... .

یعنی میشه ؟! چقدر برای من دور از واقعیته این رویا... .

کاش محقق شه .



ب.ر.ن:

پست قبل راجع به یه دورهمی رسمی دوستانه و همکارانه بود ، که همسرم رو برای بار اول میدیدن و میشناختن و وقتی وارد شدیم دوست پسر سابقم رو دیدم و همش  یه حرفایی میزد که یه جورایی طعنه و تهدید امیز بود و نگاهشم از ما برنمیداشت و مدام در حال استرس بودم  که نکنه چیزی بشه  .

نظرات 1 + ارسال نظر
تیلوتیلو 1396/08/10 ساعت 17:53

از اون بیشعور همین انتظار میرفت
خدا کنه کار احمقانه ای نکنه... منم استرس گرفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد