هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

خسته

انقدر دلم میخواس امروز پنجشنبه می بود و فردا جمعه :( 


حال خوب

دلم میخواد حال همه خوب باشه خوشحال باشن ، اینطوری حس خوبشون رو به همه منتقل میکنن انرژی مثبت پخش میشه بینشون و باعث میشه احساس بهتری داشته باشن .

دیگه نگن چیزخر تو این زندگی :( 

واقعا از ناراحتی دیگران به قدری ناراحت میشم انگار اون مشکل برای خودم پیش اومده .

مظلوم کی بودم من

از ادم های خودخواه خوشم نمیاد کلا :/ 

ته خط

دبیرستان که بودیم همیشه میگفتن دوست پسر نداشته باشید سراغ مواد نرید خودکشی نکنید  بزرگتر که شدیم می گفتن طلاق نگیرید فلان نکنید .

تا اینکه رفتیم  دانشگاه و بیمارستان ها که شروع شد رفتیم بیمارستان روان , پر بود از بچه های طلاق که انواع رابطه ها رو از سر تنوع طلبی از سن های پایین چهارده پونزده سالگی شروع کرده بودن , خودکشی های مکرر داشتن .

گناه خاصی نداشتن جز اینکه خانواده ی منسجمی نداشتن .

کلا انقدری که من در اون دوره تجربه کسب کردم در هیچ برهه ای از زندگیم تجربه کسب نکرده بودم .

روح و روان رو که مصون نگه نداری بعد از چند وقت متوجه میشی چیزی برای از دست دادن نداری میرسی ته خط . بیمارستان روان ته خطه , ته ته دنیا اونجاست...


امروز مرجان رو دیدیم قلبم اومد توی دهنم از ذوق :) بداخلاق و با جذبه ی کی بودی تو ؟! 

#از_این_به_همه_ی_هزینه_هام_برای_تو :))

هشتاد درصد ترسناک بودنش به خط چشمیه که میکشه !

اگه اهل اینستا هستید که صد در صد هستید پیج shahinmung و همینطور پیج itsoheil رو از دست ندید .


پ.ن:

من عاشق اون دابسمش سوران روشنش شدم که میگفت اسب وحشی :)) 

:/

ملال پیش از قاعدگی شنیدین ؟  مال من سایکوزه ! 

عشقای من

طبخ غذاهای فست فودی رو خیلی دوست دارم و اکثرا هم خوب از اب درمیان هرچند هیچی جای قرمه سبزی و قیمه رو نمیگیره به جز پیتزا و لازانیا که نه تنها جاشونو پر میکنن بلکه اسمشون رو هم به فراموشی میسپاری :))


پ.ن: 

این رل وید کلپچ ^_^

نمیخوامت

نمیدونم تا حالا شده کسی شما رو پس بزنه ؟! حس بدیه خیلی بد

امیدوارم تجربش نکنید .

همینه دیگه ما معمولیا تا عمل لب و گونه و بینی نداشته باشیم پس زده میشیم و کسی ما رو نمیخواد .

پلنگا رو مسخره میکنن بعد میرن دنبال پلنگا !



پ.ن: 

البته اشتباه نشه این همونه که گفتم پولی که بهش داده بودم رو نمیده و اینکه هزاران بار من پسش زدم و اخرین بار اون این کارو کرد به فجیح ترین شکل ممکن .

و یه چیز دیگه که لازم به ذکره اینه که اصلا موضوع بین ما قیافه نبود که اگر بود من باید صد در صد باهاش کات میکردم نه اون !

اتیکت

اتیکت نزده بودم استارژر جراحی اومده میگه یه فشار از این اقا میگیری ؟! با اکراه زیاااااد ازش فشار گرفتم .

اینبار اتیکت زدم  اومد گفت ، گفتم من بگیرم ؟! از کی تا حالا ؟! چشماش چپ شد کلی عذرخواهی کرد .

منم به بزرگواری و بزرگمنشی خودم بخشیدمش بالاخره جوونه و گمراه . بعله !