هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

مَه یا

امشب یکی از بدترین شب های من بود . 

تویی که نزدیک بود بزنی به یه موتوری که یه زن و شوهر با دو تا بچه ی کوچیکشون بودن ، فقط از خدا میخواستم اول به بچه های اون مرد رحم کنه دوم ما رو از شر حفظ کنه .

دعوایی که با راننده ی سوناتا کردی و صدای جیغ های من که میگفت تو رو خدا ولش کن . انقدر ادامه دادی تا از ترس گریه کردم .

محیایی که من بودم... .

نظرات 1 + ارسال نظر

دیشبم برای من شب مزخرفی بود :|

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد