هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

گم گشتگی

گم شده بودم دیگه کم کم داشتم از شهر خارج میشدم :(

گریم گرفته بود زنگ زدم به بابام کمکم کرد و بهم ادرس داد تا برسم بیمارستان :(

هشت میپرسه مگه میشه از اونجا هم رفت میگم اره ! میگه مگه راه داره ؟! میگم اره بابام همیشه از اون مسیر میره .

میگه نمیدونستم .

میگم خوب شد زنگ زدم به بابام !