هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

ننش اینا

مامانش زنگولید تصویری حرفیدیم گفت که شاید از اونور برن کشورای همسایه :|| 

منم گفتم بسلامتی من از شنبه شیفتم باید برم بیمارستان (پاشو بیا پسرتو جمع کن) و میرم  ببخشید خونتون تلپیم .

گفت خوب کاری کردی اومدی نذاشتی دوستش بمونه . 

گفتم والا پسرت رفیق باز نیس همین یکی دو تا دوستم بیشتر نداره دوستشم که خیلی اقاس .

گفت اره دوستاش خوبن .

یکم حرفولید و گفت اینجا کلا خیسی :)) بری حمام نری حمام کلا خیس آبی :)) موهات لخت باشه فر میخوره . هیچی نمیشه خشک کرد اینجا همش خمیر میشه :)) میگفت اجیلا و سوهانی که برده شبیه یه تیکه خمیر خیس شدن که چسبیدن به بغلیاشون :)) 

دیگه از هر دری حرف زدیم .

گفت تک بچه بودن خوب نیس الان ببین بچه دار شین بچم عمو نداره . میخواستم بگم جواب کم کاری شما ها رو هم من باید بدم ؟! 

یکم در مورد نامرتب شدن پریود و ایناش حرف زد ینی هزار تا تیکه توی ذهنم اومد بگماااااا نگفتم منم نمیتونستم بگم اوه اوه خراب کاری نکرده باشی که لو داد دو سال پیش حامله شده انداخته بچه رو :)) ماشالا به این دوام و قوام پدر جان :))

گفت ناهار چی دارین گفتم هیچی میریم بیرون .

که گفت فلان جا و فلان جا غذاش خوبن منم تایید کردم گفتم اره خوبن .

کلا خیلی زن خوبیه و واقعا اوکی از هر لحاظ . 

خیلی خوشش اومد جونگولیم و گفت بد نگذره به شازده :))

مادرشوهر باید مثه این اهل دل باشه :)) البته هشتاد و پنج بودنشم تاثیر به سزایی داره در اینکه من بهش علاقمندم :)) اهل دلاش میدونن .

پ.ن:

خنگ بازی درنیارید دوباره :/ اینجوری که نوشتم باهاش حرف نزدم فقط مفهومو رسوندم .


میخوام تشکر کنم از یه سری از دوستام . 

مثل پریسای خوبم، تیلوی مهربونم که بهم کمک میکنن . مرسی که هستید :*

بقیه هم با اسمای ناشناس بهم کمک میکنن نمیشناسید بگم :))

میترسن ترور شن :)) ناموسن فک کردید من میام دنبال هویت شخصی شما میگردم ؟!