هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

عنتر ها

هفت صبح گوشیش الارم زد بیدار شدم خاموش کردم الارمشو .

دیگه مگه خوابم میبرد خودش مثل خرس قطبی خوابیده بود .

یه ساعت بیدار‌بودم دوباره خوابیدم .

نه و نیم بیدار شدم دیدم بیداره لباساشو عوض کرده . 

صبحانه درست کردم مامانمو بیدار کردم و صبحانه خوردیم .

ظهر قراره ناهار رو بیرون باشیم :)) (چیز هم خودتونید :)) )

دوستم حالش خیلی بده ، دعوتش کردم ناهار با ما باشه .

این جمله ی "هیچی دیگه برام مهم نیست" رو خیلیا شنیدیم . این جمله سراسر درده . یعنی بدترین اتفاق هم نمیتونه اشکشو دربیاره ، چیزی خوشحالش نمیکنه ، خلقش ایستا پایینه نه بالا میره نه پایین تر . باید بهش رسید مثل روز اولش بشه .

از رکبی که خورد ناراحته از اینکه ارزوهاشو با اون ساخت و اون رفت ناراحته از بی معرفتیش .

خدا رو شکر که الان فهمید ، پس فردا با دو تا بچه میفهمید چی میشد .

نمیخوام بدبینتون کنم نسبت به دوست پسرتون . ولی من زیاد دیدم پسره درسته مدت زیادیه دوس دختر داره بالای چهارسال . عاشقش هم هست بشدت .

ولی همزمان با دخترای دیگه هم رابطه جن.سی داره . هرچند که اون دخترا فقط برای یک شب باهاشن . 

اما خب این موجودات عجیب پس از ازدواج دیگه شرکای جن.سی  متعدد نخواهند داشت . (عنترا) البته این کیس هایی که من دیدم اینجوری بودن شاید بقیه پس از ازدواج هم بی بند و باری ج.نسی داشته باشن .

سه کیس این شکلی دیدم (همکار) همشون همین وجه اشتراک رو داشتن .