موقع انتخابات که بود ، گروه فامیلی ما غوغایی بود .
با یکی از آشنا ها که طرفدار تتلو بود (دیگه یه مایه ی ننگی برای هر خانواده ای لازمه) بحث سر اینکه میخواس به منتخب تتلو رای بده .
مامانم گفت اگه میخوای شب جز نون خشک و آب چیزی برای خوردن نداشته باشی برو بهش رای بده .
عاقو گذشت و گذشت و گذشت رسید به اینجا ! حالا درسته ما رفتیم به بدتر رای دادیم که بدترین رای نیاره ولی حس بچه ای رو دارم که بزرگترش گولش زده !
احساس میکنم تمام اون ماجراهای دو تا رقیب سر سخت به خاطر این بوده که پرزیدنت فعلی رای بیاره و این اتفاقات بیفته .
یعنی قشنگ تلفیقی از مموتی اصولگرا و اصلاح طلبان رو داره اجرا میکنه .
خلاصه که میترسم همون آشنای مذکور همین امروز و فردا بیاد و توی گروه خطاب به مامانم بگه : فلانی که رای نیاورد ولی جای شما خالی داریم نون خشک با آب میخوریم !
*والا نمیدونم دوستدار اصولگرایان چرا دارن سنگ کسی رو به سینه میزنن که دقیقا الان نقش هیزم امداختن در آتش رو ایفا میکنه .
من همون ادم بی شعور و بی شخصیت و بی تربیتی که بودم هستم منتها الان روی مود عاشقانه م و غرق رویام و فرصت نمیشه فحش بدم ، از طرفی با کسی نامزد کردم که خیلی مبادی آداب و مودبه و منم نمیخوام یهویی بهش نشون بدم ذات اصلیمو که سر به بیابون بذاره :))
البته آشفتگی اوضاع زندگیم و اختلافات خانوادگی و درگیری های اون موقع هم تاثیر بسزایی داشت روی نوشتنم و اعصابم از همه جا خورد بود . چیزی تغییر نکرده ها هنوزم اختلافات هست فقط من فعلا این معقوله عشق و عاشقی برام تازگی داره یه ماه دیگه که بیات شد برمیگردم به همون تارزانی که بودم :))
امیدوارم هممون خوشحال و شاد باشیم و مشکلاتمون زودتر تموم شن.
پ.ن:
هنوز خودچس کنیشو از برق نکشیده :|
بکش اونو از برق حضرت عباسی .
داغ میکنه میسوزه ها !
شمایی که مارو تحویل نمیگیری ، آنقَدَر ما را تحویل نگیر تا تحویله دانتان پاره شود . (برگرفته از کلیپ به سخره گرفتن مموتی)