هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

کچل

هر موقع از جلوی مغازه ای رد میشم که جنس مورد علاقه ی یکی از دوستان یا اشنایان رو داره , سریع میرم میخرم و یه جعبه ی خوشگلم براش پیدا میکنم و هدیه میدم .

بعضی چیزا توی ذهنم هک میشه . مثلا علایق هر شخصی چیزیه که یادم میمونه .

میدونم جیم جیم خیلی بیسکوویت ترد دوس داره , شکلات اسنیکرز خیلی دوس داره , رژ لب مودا ال صد و چهار استفاده میکنه و دوس داره .

حتی علایق هیراد رو هم میدونم ! از بس از هیراد حرف میزنه . حتی از حالت موهاش هم حرف میزنه :/ از من کسخل تر اونه :))

مثلا میدونم مونا هم عاشق شکلات های فرانسویه , میرم مغازه ی کراشم و برای مونا و جیم جیم و خودم شکلات میخرم .

از هدیه دادن بیشتر از هدیه گرفتن خوشحال میشم .

باید بگم تنهایی بیشتر از اون چیزی که فکر میکردم سخت تره , نمیدونم با کی باید معاشرت کنم و کسشر بگم .

, حتی یه مگس نر تا شعاع صد کیلومتری من پیدا نمیشه و اوضاع کساده .

یه چند روزی بود میخواستم مخ کراشم رو بزنم و از اونجایی که کراشم مغازه ی شکلات فروشی داشت و شبیه گوریل بود و من تا به حال تجربه ی مخ زنی خارج از بیمارستان نداشتم بلد نبودم .

مثلا یکی توی بیمارستان هست که میدونی بدشم نمیاد , یعنی تو رو نسبتا میشناسه و پاشو میذاره روی دام , اونو میشه یه کاری کرد و مخشو زد , ولی اینکه تو صرفا از قیافه و تیپ یکی خوشت بیاد و یه گپ مختصر بزنی و عاشقش بشی و بخوای بهش نخ بدی خیلی سخت بود برام .

خلاصه بعد از چند روز که بقولیانه و با تیپ داغون و لباس بیمارستان رفتم پیشش , یه شب تیپ زدم و خیلی دلبر رفتم پیشش و دیدم اصلا هیچ چراغ سبزی نشون نمیده .

تصمیم گرفتم نرم دیگه .

اما فرداش رفتم و باهاش صحبت کردم (همون پست کسخلیت) , و بعدش هم فهمیدم متاهله و چقدر پشیمون شدم .

همچنان سینگل میچرخم برای خودم و شنبه هم یه عمل سنگین دارم و فکر نکنم زنده بیام بیرون ! فک کنم بدنم بیشتر از اون چیزی که فکر میکنم ضعیف تره .

اون از ابله مرغون , اینم از الان که ریزش مو شدید گرفتم . 

فک کنم بعد از عمل کلا کچل شم .

نظرات 5 + ارسال نظر
احسان 1397/07/18 ساعت 21:06

باشه عاقا جهنم اصلا!
بیا مخ منو بزن

بیا برو بیا برو :))

احسان 1397/07/19 ساعت 00:14

همین طوری میشه دیگه که کیسا رو می پرونی :(٬

اره :(

مخمور 1397/07/19 ساعت 08:34

سلام
خدا نگهدارت باشه محیا

سلام
فدات شم مرسی

mahee 1397/07/19 ساعت 09:17

ایشالا به خیر بگذره و به سلامتی برگردی

مرسی

. 1397/07/19 ساعت 15:46 http://fidgety.blogsky.com

یحتمل در مورد خسیسه علاقه ت به هدیه دادن اغراق کردی چون چنین دوستی رو زمین نمیمونه
از من میشنوی این علاقه خوبتو از بالقوه به بالفعل تبدیل کنی از سینگلی که هیچ از اماج اپیدمی تنهایی هم در میای
از ما گفتن بود

ینی چی همچین دوستی رو زمین نمی مونه ؟! مثلا میتونم لز کنم باهاشون ؟! :)))
یه چیزایی میگید به مغز جلبکم خطور نمیکنه خدایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد