هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

نرو بده سمیه !

امروز دلم سوخت ! برای زنی که خودسوزی کرده بود به خاطر خیانت شوهرش :(

بچه ی پنج شش سالش و شوهرش پشت در منتظر بودن .

دلم سوخت وقتی میگفت خانوم من خوب میشم ؟ تو رو خدا من میخوام خوب بشم :(

سوختگی هشتاد نود درصد ! که حرف زدنش معجزه بود :/

خودسوزی اخه ؟! اونم زن به این جوونی ؟! خب شوهرتو از اونجاش اویزون کن چرا به خودت آسیب میزنی ؟!

نمیدونم چرا یه مرد جوون متعهد و متاهل باید خیانت کنه ؟! به خاطر چی ؟! اونی که تو دنبالشی برای تمام افریده های انسان مونث خداوند یه شکله ! 

نمیدونم واقعا ! هزارجور قبل ازدواج با پسره دوسته و میگه عاشقم و فلان و هزارجور جلوی خانوادش وایمیسه به طرف که میرسه و میرن زیر یه سقف میفهمه طرف مرد زندگی نیست !

مرض دارید ؟! کیس روانید ؟! نمیفهمید دوستی و زیر سقف فرق میکنه ؟!

دختره دیگه جر خورده , سوراخی نمونده تو بدنش که گشاد نشده باشه بعد میاد تز روشنفکری میده !

شما روشنفکری حالیتونه ؟! آمریکاس مگه ؟! تو لطف کن جلوی هرزه گریای شوهرتو بگیر , جلوی لاشی بازیاتو بگیر با مرد/زن متعهد وارد رابطه نشو , حرومزاده بودنتو نشون همه نده نمیخواد تز آزادی بدی .

بالاخره خیانت کردن هم تاوان های خودشو داره , البته تاهلی که با دوستی و خریت و عشق چشامو کور کرده بود بدست بیاد همون بهتر که ازت یه تیکه جسم خشک شده ی سوخته مثه چوب توی اتاق سی پی آر ته راهروی بیمارستان باشه !

این دخترای (زن های) سیزده چهارده ساله چی میگن دیگه ؟! تازه میان بدوزن میگن یواش وای درد نداشته باشه و فلان ! درد نداشته باشه ؟! پس اون موقع که... لا اله الا الله ! نمیذازن دو دقیقه دهن ادم بسته بمونه .

حداقل میرید بدید بگید از کان*دوم استفاده کنه که حامله نشید دیگه , بعد حامله میشید ما رو خر فرض نکنید ! تو آسانسور از پشت مالید بهم ؟! حتما از روی مانتو و شلوار لی حامله شدی مریم مقدس !! یاد اون جوکه افتادم که بچه گربه هه به ننش میگه بابام کیه میگه نمیدونم من سرم تو سطل اشغال بود !

حالا تو که با پونزده سال اومدی طبیعی زاییدی , نگهش میداشتی دیگه جن*ده خانوم ! چرا بچه رو فرستادی پرورشگاه ؟!

نظرات 5 + ارسال نظر
حوا 1397/07/03 ساعت 07:59

الان من چهارتا چشم دارم
چرا آخه؟

نمدونم نمدونم , من خودُمم نمدونم

امید 1397/07/03 ساعت 08:24

ای تو لوحت با این قلمت
مردم از خنده
اول فکر کردم پسری ، بعد متوجه شدم خانمی ، اخرش فهمیدم دکتری
بابا این همه خلاقیت و از کجات در میاری
با مرض مریضات هم شوخی میکنی ، واقعا دست مریزاد بنویس ، بنویس که تویه این دوران خر تو خره قیمت سکه و دلار دلمونو یه کمی خوش کنه

با عصبانیت تامام نوشتم این پستُ :))

پریسا 1397/07/03 ساعت 09:13 http://roga2.blog.ir

نمیدونستم بستری بودی
دلم برات تنگ شده بود

ها عامو پَ چی که چی

نبکا 1397/07/03 ساعت 21:31

همین پستایی که با عصبانیت می نویسی خیلی خوبن.
حرف حساب.

:****

tarane fn 1397/07/06 ساعت 01:21

من موندم این همه دل جرعت تو سیزده سالگی از کجا میاد اینا چجوری انقدر همه چی در حد الان ما بلدن

واقعا !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد