هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

ناراحتی

امروز مادرم انقدر بد دلمو شکست که فقط نگاه کردم و هیچی نگفتم انقدر توی شوک رفتم .

مثل همیشه که ناراحتم و میدوئم میرم پیش لویی رفتم پیش لویی بغلش کردم و شروع کردم به صامت گریه کردن !

لویی خیلی پرسید چی شده ؟ اخرش دید جواب نمیدم پرسید  گرسنته ؟ با سر تایید کردم .

شروع کرد به پرسیدن اینکه فلان غذا رو میخوری ؟ میخوای کباب بگیرم ؟ پیتزا دوس داری ؟ 

منم واقعا گرسنم نبود و اخرش به یه چیپس و پنیر ختم شد .

انقدر قشنگ دوسم داره که دلت میخواد همیشه بی دلیل لوس کنی خودتو .


پ.ن:

یادم رفت بگم که اولش صامت گریه نمیکردم :)) اولش تند تند میگفتم لویی کسی منو دوس نداره من هیچکسو ندارم 

اونم تند تند میگفت نه نه من دوست دارم من دوست دارم این حرفو نزن

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی 1397/05/14 ساعت 22:57

چه مردونه و مهربون دوست داره

چطوری میتی ؟ خوبی ؟ پیدات نیس
اره مهربونه

پریسا 1397/05/15 ساعت 08:51 http://roga2.blog.ir

دلم لویی خواستا.
خوبی محیا؟
من روزای سختی رو دارم میگذرونم.

چقدر روزگارمون بد شده پری... .
روزگار منم جوریه که میگم کاش نبودم و ببینم .

Va hid 1397/05/15 ساعت 21:08 http://pitek.blog.ir

سلام
حالتون خوبه؟!!
لویی پسره؟!
مواظب باشید خودتون رو درگیر این طور رفاقت ها ولو محترمانه نکنید!!
نمی دونم چطوری بگم !! بخوام خیلی صریح حرف بزنم مطمئنم ناراحت میشید!! ولی با دست های خودتون اینده تون رو خراب نکنید! یه طلاق آخر دنیا نیست!! ولی نوع رابطه با لویی می تونه شما رو در مسیر بدی قرار میده!!
فقط یه لحظه فکر کن فردی بخواد این حس تنهایی باعث شده به ادم های پیرامونتون بیش اندازه اجازه نزدیک شدن به خودتون رو بدید خانم دکتر!
اینکه بغلش برید و اون دلداری بده به نظرم اگه فردی بخواد باشه ازدواج کنه و بدونه این موارد رو عقب نشینی می کنه !!
خیلی چیزها رو نگفتم خانم دکتر!!
واقعا قدر خودتون رو بدونید !!

این کامنتا اگه دوست نداری تایید نکن !!
اگه میخواستی انتقاد کنی از من
بیا این ادرس http://pitek.blogfa.com

سلام وحیدِ جان ، خوبی ؟
چقدر خوبه که کامنت میذاری و راهنماییم میکنی .
راستش افسردگی از حالت عادی خارج شده و بیشتر داره تبدیل میشه به افشُردگی (فشرده)
انقدر حالم بده که لویی برام حکم مواد مخدر رو برای یه معتاد داره .
حق با شماست ، حد و حدودم رو باهاش رعایت میکنم .
من کاملا متوجه منظورت شدم وحید جان و شما اگر صریح هم صحبت میکردی من به هیچ وجه ناراحت نمیشدم شما استاد منی .
ازت ممنونم :*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد