دیروز که گفت باشه میام ، مامانم زنگ زد خانوادگی برای افطاردعوتشون کرد .
خانوادگی اومدن ، خودشون رفتن هشت نرفت .
دو ساعت حرف زد مثل همیشه منو مقصر کرد بعدشم پاشد رفت .
نه اتفاق عاشقانه ی شب جمعه ای افتاد نه هیچ چیز دیگه .
خیلیم سنگین بود .
همین !
الانم نه معلومه قهره نه معلومه آشتیه .
پ.ن:
مرسی از عزیزان بی شوووری که حدس های شب جمعه ای زده بودن :))
نظر خودت چیه؟ می خوای همینطور هی منتظر بشینی ببینی آقا حس و حالش چیه؟ و بسته به اون چه تمصمیمی برا زندگی تو می گیره؟
طبق قوانین حاکم بر ایران فعلا که اینجوریه
برا من یه سوالی پیش اومده: الان دلیل هشت واسه طلاق تو دادگاه چیه؟ مثلا میتونه بهانه ای جور کنه که به واسطه ی اون حق و حقوقتو نده؟ شوهر وکیل داشتن هم خودش دردسریه. میدونی یاد حرفی میفتم که یه زمانی خیلی رو بورس بود: با سه دسته مرد ازدواج نکن: دکترا، روانشناسا و وکیلا :/
خیلی دلایل داره ، مثلا میتونه بگه عدم تمیکن !
هرچی فکرشو بکنی میتونه بگه .
خصوصی
اگه قراره جدا شین چرا افطار دعوتشون کردین؟!!
نمیتونه بگه عدم تمکین چون خونه نداره..عدم تمکین جنسی هیچ وقت قابل اثبات نیست چون طرفو نمیفرستن پزشکی قانونی، تمکین معنوی و حرف شنوی و اینکه زن توی خونه هست و ترک‌نکرده خونه رو، برای زمانیه که مرد محل سکونت داشته باشه. چون خودم درگیر پروسه طلاق و عدم تمکین بودم اینارو میگم. البته اگه از دوسال پیش قانون عوض نشده باشه.
فقط امیدوارم حل بشه!!
من نمیدونم چی رو بهش نگفته بودی که اینهمه آشفته شده،ولی جای تو بودم میرفتم تحقیق میکردم ببینم کس دیگری هم باهاش ارتباط داره یا نه.
الان اگر برگرده هم تو خیلی تحقیر شدی و باید باهاش درمورد تحقیرت جدی حرف بزنی
امیدوارم که آرامش به زندگی و وجودت برگرده
پس سعی کن فعلا سر لج نندازیش تا ۶ خرداد. هفت حتما وکیل بگیر. تنها نرو دادگاه. من رفتم میدونم چه جو وحشتناکی داره.
کاش دیشب که اومده بود بهش میگفتی اره، من اشتباه کردم بهت نگفتم و حالا وضعمون اینه. یا بیا درستش کنیم یا توافقی جدا بشیم...میدیدی مزه دهنش چیه.اگه توافقی باشه خیلی خوبه. هم زود تموم میشه هم اعصاب خوردیت کمتره.
ولی بزار یه چیزو از روی تجربه خودم بهت بگم: کمتر زندگی ای هست که تا پای طلاق بره و بعدش درست بشه. باید هردونفر اتفاقات رو فراموش کنن و بخوان تا دوباره کنار هم باشن. نه اون بعدا به رووت بیاره و سرکوفت و کنایه بزنه و نه تو هی سرافکنده باشی و فکر کنی بهت لطف کرده که برگشته و زبونت کوتاه باشه و سرت پایین. میفهمی منظورمو؟
من تعجب میکنم از کسایی که بهت میگن برای شب جمعه میاد و پشیمونه و دلش تنگه و فلان...
ادم با زندگی خودش و یکی دیگه بازس نمیکنه و احضاریه نمیفرسته که بعد دلش تنگ بشه و شب جمعه و این صوبتا...
قطعا هر ادمی که یه رابطه عاطفی داشته باشه و به اختلاف و جدایی برسه دلش برای خیلی چیزا تنگ میشه. منم اینجوری بودم. روزی که پیش وکیلامون قرار گذاشتیم جدا بشیم، وقتی نشستم توی ماشین زار زار گریه کردم و بعدش باهم رفتیم شام بیرون!
خیلی حرف زدم ولی خلاصش اینکه هم با یه وکیل مشورت کن حتما و هم پا روی دمش نزار تا اذیتت نکنه..
از ته قلبم هر روز دعا کردم برات که هر چیزی که خیره، برات پیش بیاد و مطمعنم که اینجوری میشه.
همین که اومدن یعنی آشتی. فقط داره عن بازی در میاره.
خانوم هفت مگه شما عدم تمکین داشتی که ادعایه عدم تمکین کنه، ببین خودت بهتر میدونی که هیچ مردی نمیتونه بدون دادن حق و حقوق زنش طلاقش بده، فقط در یک صورت تدلیس در ازدواج که میتونه تقاضای فسخ بده نه طلاق پس فقط در صورتی میتونه بی هیچ چیزی از زندگیت بره که تو دروغی زمان عقد بهش گفته باشی یا واقعیت مهمی رو بهش نگفته باشی که در عقدتون موثر باشه حالا کاری به اینکه هشت وکیله ندارم پرونده خانواده آنقدر واضح و ساده هست که نیازی نیست وکیل و غیره باشی مگر اینکه هشت وکیل بانفوذذذذذی (دلال دادگستری) باشه که کم نیستن چنین وکلایی در سیستم قضایی ما!
عزیزم من هزار بار گفتم نمیدونم چرا حرفایی که میزنم رو به تخمتون حواله میدید :))
ندا جان ! تبصره هایی برای حقوق زن وجود دارن که هزار راه دور زدن هم براشون هست ! خیلی ساده میشه دورشون زد .
این حرف رو خود هشت بهم زد !
عزیزم بحث عدم سلامت روان هشته ! من از حقوق هیچی نمیدونم و علاقه ای هم بهش ندارم ، اما هشت رو خوب میشناسم ! میدونم اگر یکم پا روی دمش بذارم فاز مانیاش میزنه بالا و میگه من طلاق نمیدم . در مورد حق و حقوقم هم باید بگم ایشون بلدن کاری کنن که جون منو به لبم برسونه برای دادن حق و حقوقم .
هر زن ایرانی ای خوب میدونه از نظر قانونی حق نداره بدون اجازه شوهرش درس بخونه ، کار کنه ، ارتباط داشته باشه ، ... . من از این چیزا میترسم و دارم همه ی زور خودمو میزنم که زندگیمو حفظ کنم با اینکه بشه یا نشه . چون میدونم هشت آدمی نیست که به راحتی از چیزی بگذره و تا پدرتو در نیاره ولت نمیکنه .
در مورد تمکین و این چیزا هم مثال زدم ، وگرنه هشت خونه داره و شاید بتونه همچین کاری کنه .
و اینم بگم که قاضی آشنا و کله گنده که نسبت فامیلی هم باهاشون داره چند تا هستن .
بقران بدجور تورا ترسونده . شهر هرت که نیست .
بری از یه شهر دیگه ای اقدام کنی هیچ کاری از دستش برنمیاد .
مطمن باش خودت دلت میخواد ادامه بدی چون اگه نخوای هزار راه واسه ادامه ندادن هست