هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

سور

اولش که دیدمش نزدیک بود بغلم کنه از خوشحالی :)) 

رفتیم تکسین .

بد نبود ، حوصله ای که نداشتم یکمش برگشت .

یکم حرف زدیم و گفتیم و خندیدیم و دستش انداختیم .

ریحانه بهش گفت تو باید سور میدادیاااا .

خندید گفت چشم .

موقع سفارش دادن که شد گفت هر چی دلم بخواد سفارش بدم ؟! گفتم اره هرچی میخوای سفارش بده خودتو بترکون که دیگه از این غذا ها خبری نیست :))

موقع حساب کردن اومد جلو و گفت نه و من نمیذارم ، ما قبول داریم این شام به نیت شما و فلان . 

گفتم باشه بابا یه شبه ورشکست نمیشم .

چقدر دلم برای ریحانه تنگ شده بود . انقدر این بشر خوب و کیوت که دوس داری قورتش بدی .

مهربون خوشگل :*

بعضی مراسما و مهمونی ها هستن که واقعا نه حالشو داری و نه حوصلشو ، ولی به رسم ادب و عزت و احترامی که برای طرف مقابل قائلی مجبوری بری .


نظرات 2 + ارسال نظر
ارش 1397/02/06 ساعت 23:27

اتفاقا اسم نامزدم ریحانه س
اره خوشگل و مهربونن ..
واقعا اسمشو دوس دارم مث خودش
خانومم با احساسه
خوبه ، خوش گذشته ؛)

ارش 1397/02/06 ساعت 23:31

ایشالله سور تخصص رو بدی ؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد