هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

با کله

یکم اینور و اونور زدم با این و اون حرف زدم گفتن فعلا نه عزیزم .

یعنی شما ببینید حجم تر زدن من چقدر بالا بوده که میگن فعلا نکن بذار گندت یادشون بره .

امروز که قرار بود هشتو ببینم داشتم میمردم از استرس .

اصلا نگاش نکردم ، انگار که اون نیست .

انقدر استرس داشتم با کله رفتم تو دیوار و دماغ محترم فک کنم یه چیزیش شد .



به شارمین :

ژااااان ژااااان تو فقط کامنت بذار :* 

خوشحال شدم از کامنتت بشر ^_^

نظرات 3 + ارسال نظر

چی داری میگی؟
کار به جاهای باریک کشیده؟
تو که باهشت مشکلی نداشتی
چرا محلش نزاشتی
مگه نگفتی مشکل خانواده ها هستن

tarane fn 1397/02/02 ساعت 18:33

خب نتیجه دیدار همچنان جدایی هست؟ واقعا نمیخوان برگردن برید سر زندگیتون؟نکنه مهریه تون گذاشتین اجرا

صحرا 1397/02/02 ساعت 19:20 http://sahra95.blogsky.com

رفتی تو جمعی که هشت هم بوده؟ پروژه ای چیزی؟ عزیزم هر کسی جای تو بود خراب می کرد حالا نمی دونم هر چی که بوده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد