هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

بی انتها

یکی از چیزهایی که خیلی دوست دارم و خواهم داشت ، تحقیق و تحقق و کشف و اکتشاف ! 

دوس داشتم یه تیم قوی باشیم و روی داروهای جدید و خاص ، بیماری ها و اتیولوژی و اینجور چیزا بحث و جدل و تحقیق و بررسی کنیم .

دنبال رشته های بسته و محدود نبودم ! احساس میکردم یه چیزی باید باشه بی مرز و انتها ! (پزشکان بدون مرز :)) )

یه رشته ی منعطف میخواستم ، یه چیز خوب ! 

بعد که وارد دانشگاه شدم متوجه شدم که اینجا اینجوری نیست . اسما همه چی هست ولی باطنا خالی خالی .

همه چی به ظاهره و به دلیل نبود امکانات خوب و دستگاه های دقیق و نبود بودجه :( هیچ کس نمیتونه کاری از پیش ببره .

مگه اینکه یه استاد راهنمای پایه داشته باشی که نفوذش صد در صد باشه .

یکی از همین کیس های خوب داشتیم که انقدر نفوذش بالا بود و پشتش گرم بود میگفت اگه فکر کردید من از این دانشگاه میرم و میتونید از شرم خلاص شید کور خوندید من نوه هامم قراره همین دانشگاه درس بدن ! (از بس الکی مینداخت همه رو و خیلی هم سختگیر بود) 

خلاصه باهاش حرف زدیم و یه موضوع خوب پیشنهاد داد بهمون و مشغول تحقیق و بررسی بودیم که دیدیم عه ! خرجمون زده بالا بابا ، رفتیم دنبال بودجه برای کارامون .

اخرش ندادن !! خود استادمون گفت من از جیب میدم .

چند باری اینکارو کرد دیدیم تجهیزاتمون کمه بازم ، خطا بالاس .

بخش های دیگه همکاری نمیکردن و ... .

پول این بنده خدا داره هزینه میشه اما نتیجه ای نمیگیریم .

خلاصه فهمیدیم فقط داریم وقت و انرژی و هزینه الکی صرف میکنیم . 

مثل لشکر شکست خورده نشستیم سر جامون .

کسایی مثل هومن ، آرشام ، مینا ، سهیل ، وثوق (عن عاقا) واقعا نابغه بودن ! خاصیت اینو داشتن بشن یکی مثل پرفسور سمیعی ، روش های نوین رو ابداء کنن . 

نمیدونم چرا ما تنها کشوری هستیم که برای نوابغمون ارزش قائل نمیشیم ! 

فقط به صادرات نوابغ اکتفا کردیم !

خلاصه که ما خوبیم فقط بد جایی به دنیا اومدیم .

منم بهتره این وراجی ها رو تمومش کنم طبق گفته ی مشاورم درسم رو جدی تر بخونم تا ان شاء الله سال دیگه شیرینی رزیدنتیمو پخش کنم :)) به جای شیرینی عروسیم :/ 


ب.ر.ن:

 اینکه نمیتونید "پس زده شدن" رو درک کنید رو درک میکنم و امیدوارم هیچوقت درک نکنید .

نظرات 7 + ارسال نظر
tarane fn 1397/02/02 ساعت 01:08

رشته من تو خارج دقیقا چیزی هست که شما میخواین

پریسا 1397/02/02 ساعت 01:25 http://roga2.blog.ir

منت کشی کن وگرنه اینقدر چس دونیم به برق میمونه تا بسوزه

صحرا 1397/02/02 ساعت 08:09 http://sahra95.blogsky.com

من وقتی ارشدمو تهران خوندم فهمیدم چی پشت پز ریسرچ علوم پزشکی میگذره خصوصا تو قسمت علوم پایه. هنوز وضعیت بالینی بهتره. باز خوبه پزشکی خوندی و راهت بازه.بچه های ما که یکسره علوم پایه خوندن و الان دکترامیخونن و چاره ای جز ادامه دادن ندارن حسابی سرخورده شدن به خاطر همین بودجه ندادن و تحریم ها و گاها ضعیف بودن تئوریهایی که استادا ارائه میدن.البته تو پرانتز بگم اینجام (آمریکا) من میخواستم ادامه بدم دکترارو خیلی ها بهم گفتن بیخیال ریسرچ بشم ودر آستانه بیخیال شدن هستم تقریبا :/

پریسا 1397/02/02 ساعت 08:51 http://roga.blog.ir

ب.ر.ن:

اینکه نمیتونید "پس زده شدن" رو درک کنید رو درک میکنم و امیدوارم هیچوقت درک نکنید .
دوباره کی حرف مفت زده بهم ریخته تورو؟؟؟
در ضمن چسدونیم خارجیه فکر کردی جنس بنجول ایرانه

هفت جانکم
خوبی؟

والا بعضیا همچین قیافه حق به جانب میگیرن و برای دیگران نسخه میپیچین که باید بهشون بگی متخصص زندگی دیگران
یعنی من اگه احساس فنا شدن داشتم و بازم مونده بودم...الان با این جمله ایشون کلا سربه راه میشدم و میرفتم سریع ازدواج و چهارتابچه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بزار دخترم من سکوت کنم

نبکا 1397/02/02 ساعت 11:57

سلام هفت جان
از خدا بخواه که چیزی که خیر و صلاحته پیش بیاد.منم برات از خدا میخوام.
از پس زده شدن دردناکتر و قلب مچاله کن تر نداریم.
می خونمت و منتظر روزای خوبتم.روزایی که دلت اروم و شاد باشه.
میان این روزا.مطمئن باش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد