هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

بدون مرجان

صبح تا رسیدم بیمارستان یه لیوان آب سرد خوردم و دلم بشدت درد گرفت .

تا شب همراهم بود و نذاشت تمرکز کافی داشته باشم .

امروز استثنائا فقط شیفت عصر هستم و یکم خستگیم در رفت .

از ساعت نه و ربع دیشب تا ساعت نه و نیم صبح خواب بودم البته خوابم منقطع بود .

مهره های گردن و کمرم دو روز بود حسابی درد میکردن و امروز تازه بهتر شدن .

این دو هفته هم بگذره من راحت شم .

نظرات 4 + ارسال نظر
پریسا 1396/10/24 ساعت 12:18

سلام بر عزیزدل
خدا سایه ت رو بالا سر من نگه داره
هردو هفت هردو
دلم گرفته خیلی

پریسا 1396/10/24 ساعت 13:15


من اصولا هیچوقت از غم و غصه هام نمیگم هرکی منو ببینه میگه این خیلی بی درده البته ظاهرا همینم هست اما نمیدونم چه مرگمه
نمیدونم محیا حس میکنم دچار افسردگی شدم خسته شدم حوصله خودمم ندارم

اخیش
چقدر خسته شدی
توی کلماتتم میشد خستگی را حس کرد

نل 1396/10/24 ساعت 21:23

هفت عزیزم میخوام با جامعه پزشکی بیشتر درارتباط باشم.مثلا همایشهاشون بتونم شرکت کنم-انحمن هایی اگر دارن یا تشکلهاشون ببینم.سوالاتی بشه پرسید-اطلاعاتی درباره رشته ها و پزشکی بخونم.اطلاعات بروز باشه.سوالی داشتم بپرسم درباره پزشکی و... .
مثل یک سری سایتهای مهندسی هست که فرومهایی داره مربوط به هر رشته و اتفاقی و... .
توی نت گشتم چندتا پیدا کردم ولی بروز نبودن.
شما سایتی.کانالی میشناسی معرفی کنی؟
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد